وی با اشاره به اینکه در گفت‌و گوها و تحقیقات قبل از ازدواج باید به دنبال کفویت باشیم، در تعریف کفویت عنوان کرد: کفو و همتای من کسی است که از لحاظ اعتقادی، اخلاقی، باورها و روحیات با من همسو باشد، اگر چنین کسی وجود داشت که از لحاظ اعتقادی و اخلاقی با هم همسو بودیم، می‌گوئیم ما کفو هم هستیم، پس من در گفت‌وگوی خواستگاری باید به دنبال همتای اعتقادی و اخلاقی خود باشم.  

عباسی ولدی در ادامه اظهار کرد: اگر پذیرفتیم که کفویت یعنی همتایی اعتقادی و اخلاقی، پس اگر دو نفر از لحاظ عقاید اقتصادی نیز با هم همتا بودند یعنی هیچ کدام شخصیت را به پول نمی‌داد، هر دو اعتقاد داشتند که پول داشتن دلیل بر ولخرجی نیست، خُلق اقتصادی‌شان یکی بود و اهل بخشش و سازگاری با هر شرایط اقتصادی بودند حتی اگر تناسب اقتصادی نداشتند باز هم از لحاظ اقتصادی هم کفو هم هستند، یعنی افراد برای کفویت اقتصادی باید در عقیده و اخلاق اقتصادی مثل هم باشند و مثل هم فکر کنند و لازم نیست از یک طبقه اجتماعی باشند. 

این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه شاید امروز بسیاری این موضوع را قبول نداشته باشند، عنوان کرد: اما این حقیقت است و باید گفته شود و اگر گفته نشود فراموش شده و به عنوان یک حرف اشتباه آن را خواهند شناخت، ما داریم درباره یک قاعده حرف می‌زنیم و باید آن را دقیق بگوئیم، حتی اگر پنج یا 10 درصد جامعه را شامل شود، حقیقت این است و در دین هم صراحتا گفته شده که اگر مردی به خواستگاری نزد شما آمد و دین و اخلاق او را پسندیدی به او زن بده و فقر و نداری‌اش مانع انجام این کار نشود، این در سیره پیامبر(ص) هم آمده است.

عباسی ولدی همچنین تصریح کرد: وقتی دو طرف عقیده و روحیات اقتصادی‌شان نزدیک به هم است اینها می‌توانند با هم ازدواج کنند، اما اگر یکی از آنها آمادگی وارد شدن به این زندگی را ندارد، حتما باید کفویت اقتصادی را به عنوان یکی از ملاک‌ها قرار دهد، ولی اگر آمادگی ندارد چرا باید به آن توجه کند. پس کفویت اقتصادی یک اصل نیست و اگر آمادگی وارد شدن به چالش‌های آن را دارید می‌توانید به آن پایبند نباشید.

همچنین ما درباره وصلت دو خانواده صحبت می‌کنیم اگر دو خانواده آنقدر در زندگی فرزندنشان مؤثر هستند که بچه‌ها متأثر از خانواده‌ها زندگی‌شان را مدیریت می‌کنند پس دو خانواده نیز باید خلق و عقاید اقتصادی‌شان با هم تناسب داشته باشد. 

وی با تأکید براینکه من عقیده دارم دین دفترچه راهنمای زندگی انسان تا  قیامت است، یادآور شد: پس وقتی چیزی در دین به عنوان اصل و اساس معرفی می‌شود این اصل و اساس معرفی شده از طرف خالق من است و من آن را به عنوان پایه قبول می‌کنم، وقتی در دین من خیلی صریح تأکید شده که نباید کفویت اقتصادی را مد نظر قرار داد من هم خیلی صریح و صادقانه آن را به عنوان قانون خلقت می‌پذیرم و از آن دفاع می‌کنم. 

این محقق و پژوهشگر در حوزه سبک زندگی در پایان اظهار کرد: اگر در زمان پیامبر اکرم(ص) این دهک‌های پائین و بالا به این شکل وجود نداشته حقیقتش که وجود داشته، وقتی در آن زمان چنین اتفاقی افتاده و دینم آن را اصل قرار داده پس امروز هم می‌شود آن را پذیرفت و به عنوان یک قاعده مطرح کرد که اگر عقیده و باورهای اقتصادی و روحیات و خلقیات اقتصادی شما با هم تناسب دارد فاصله دهکی مهم نیست اما اگر خلقیات و باورهای اقتصادی شما با هم یکی نیست حتی اگر در یک دهک هم باشید باز هم به مشکل برخواهید خورد.