به گزارش صابرنیوز، عاشقانه بود؛ گفته بود: «تو نسیم خوش نفسی / من کویر خاک و خسام / گر به فریادم نرسی / همچو مرغی در قفسم / تو با منی اما... / من از خودم دورم». و گفته بود: «در اوج تنهایی / اگر زمین ویرانه شود / جهان همه بیگانه شود / تویی که با مایی». اینها بود که وقتی مردم در سال ۱۳۷۵ برای اولینبار شنیدند گوشهایشان عاشق شد و آلبوم «نیلوفرانه» شد پرفروشترین آلبوم موسیقی سنتی تاریخ ایران. کار، کار قیصر بود و آن دلِ نازکِ عاشقانهاش. خوزستانی بود؛ دلیل اینکه خونش گرم بود و دلش گرم بود و نفسش گرم بود. وقتی ۴۸ سالش بود، رفت و خیلیها دانستند که خسارتی خورد به شعر و رهبر انقلاب پیامی دادند حرف دلِ دلنازکانی که عاشق دلِ نازکِ عاشقانهاش بودند: «درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد، ولی راه فتح قلهها را امید است دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصه شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوه این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست».
یعنی همین شعرها!
درباره «قیصر امینپور» گفتهاند شعرش «بر ظرفیتها و توانمندی زبان فارسی افزوده است» و کلامش «نوآوری در بلاغت» است و توانسته «ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را با شعرهایش تلفیق کند». اینها یعنی چه؟ یعنی همین شعرهایی از قیصر امینپور که در ادامه میخوانیم؛ به جای پُرگویی درباره شاعری تا ایناندازه عاشق و دلنازک، شعرهای زیبایش را بخوانیم که شاید اینطوری خودش هم بیشتر دوست داشته باشد.