این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «تنها روزنه اتحاديه اروپا است که نبايد بسته شود. اين در حالي است که رئيسجمهور ميگويد اروپا با ما بدرفتاري کرد؛ البته با بستن درهاي ديپلماسي معجزهاي صورت نميگيرد لذا بايد منفذهاي ديپلماتيک باز باشند. از طرفي اين درست است که اين قطعنامه روي توافق برجام تاثير ميگذارد اما به نفع ما نيست که برجام از هم پاشيده شود و اتحاديه اروپا نيز اين را نميخواهد. آنچه مهم است اينکه دولت قدمهاي هوشمندانهاي را بردارد که همين فضايي که اکنون به وجود آمده مديريت شود. بايد با صبر و شکيبايي دنبال اهداف اصلي خودمان باشيم.»
در روزهای گذشته، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی علیه ایران را تصویب کرد. اعضای اروپایی برجام از زمان امضای توافق هستهای تاکنون نه تنها به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرده، بلکه با گستاخی و طلبکاری، مدعی شدهاند که ایران باید یکطرفه و بدون چشم داشت، تعهدات خود را انجام دهد.
با این وجود، مدعیان اصلاحات همچنان نسخه ذلت پیچیده و مدعی هستند که نباید اروپا را از دست بدهیم! طیف مدعی اصلاحات بارها ادعا کرده که به زبان دیپلماسی مسلط است، اما این ادعای مضحک هیچ تناسبی با واقعیتهای موجود ندارد.
اکنون مدتهاست که از مرگ برجام سپری شده است، با اینحال این روزنامه زنجیرهای مدعی است که باید با صبر و حوصله از فروپاشی برجام جلوگیری کنیم!
توهین روزنامه اصلاحطلب به سبد رای رقیب
روزنامه زنجیرهای شرق در سرمقاله دیروز خود نوشته بود: «گره انتخابات ریاستجمهوری در سال 1400 به دست «کارگرمندان» باز خواهد شد... کارمندان بیش از آنکه به دهقانان نزدیک باشند، مسائل و مشکلاتشان با طبقه کارگر همخوانی بیشتری دارد و هر دو این طبقات در نهادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مشغول کارند و درک و دریافت واقعیتری از وضعیت یکدیگر دارند. «کارگرمندان» توان آن را دارند تا در آیندهای نزدیک به طبقهای مؤثر در رخدادهای سیاسی از جمله انتخابات بدل شوند.»
این سرمقاله در ادامه آورده است: «شاید یکی از دلایل مشارکت حداقلی در انتخابات مجلس یازدهم همین عدم مشارکت آنان [طیف کارمندان و کارگران] بود؛ زیرا در ناصیه این نمایندگان [نمایندگان مجلس یازدهم] بارقهای از حمایت از این طبقات نمیدیدند. کارگرمندان نشان دادند سبد رأی اصولگرایان هنوز وابسته به طبقه متوسط سنتی است که در دوره احمدینژاد قوام یافت و دهقانان و فرودستانی که چشم به دست نهادهای حمایتی دوختهاند. البته معلوم نیست این معادله تا 1400 دوام آورد. خاصه آنکه زمان کوتاهی تا انتخابات 1400 باقی مانده و بعید است مجلس به جز کارهای ایذایی کار دیگری انجام دهد.»
سپس این سرمقاله افزوده است: «شاید غیاب طبقه متوسط سنتی که به لحاظ فرهنگی به اصولگرایان نزدیکاند و طبقه متوسط نخبگان که به اصلاحطلبان نزدیکاند، در خشونتبار بودن این اعتراضات بیتأثیر نبوده باشد.»
چنانکه خواندید این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب در نهایت بیاخلاقی سبد رای طیف رقیب را طبقه متوسط سنتی نامیده است که چشمشان به دست نهادهای حمایتی است و در ادامه در یک تقسیمبندی که بیشتر به گفتوگوهای کودکان شبیه است سبد رای طیف موسوم به اصلاحطلب را طبقه متوسط نخبگان نامیده است!! البته همه اینها اثرات شکست سنگین آنها در انتخابات مجلس است.
سخنگوی دولت موضع هفته قبل خود را اصلاح کرد
سخنگوی دولت در حالیکه دوشنبه هفته قبل در نشست خبری مدعی شده بود که اگر این دولت نبود اوضاع «صد برابر» از این خرابتر میشد! دیروز در ارگان دولت موضع خود را اصلاح کرد و نوشت: «اگر هر دولتی در ایران بر سر کار بود وضع از این بهتر نبود و جریانهای مدعی که امروز غیرمنصفانه تهاجم میکنند، قطعا نمیتوانستند موفقتر عمل کنند.»
علی ربیعی در یادداشت خود با عنوان «اگر این دولت نبود!» آورده است: «روز دوشنبه گذشته در نشست خبری سخنگویی دولت، در پاسخ به سؤال و ابهاماتی که در چند روز گذشته مطرح بود... من بدون آنکه قصد گلایه یا مخالفتی با نقد کسی یا جریانی داشته باشم یا خدای ناکرده به کسی قصد توهین داشته باشم در اظهاراتم بیان کردم که این منصفانه نیست واقعیتهای تحمیلشده بر اقتصاد امروز از جمله تامین منابع ارزی و حفظ تعادل قیمتها و... که همه ما از جمله دولت و جامعه را با دشواری و سختیهای زیادی مواجه ساخته است، نادیده انگاریم. اظهار داشتم نقدها باید منصفانه صورت گرفته و برای تبیین شرایط اقتصادی امروز نمیتوان پدیده ترامپیسم را نادیده گرفت...»
باید به سخنگوی محترم دولت یادآور شد در یک موضوع مانند سخت شدن تامین منابع ارزی دولت تدبیر و امید چه کاری انجام داد؟! این دولت در کمال ناباوری به منابع ارزی خود چوب حراج زد و به تبع آن پیرامون ارز 4200 تومانی پروندههایی به وجود آمد که تا اکنون نیز در حال پیگیری است.
ریچارد نفیو، معمار اصلی تحریمهای فلجکننده، در کتاب هنر تحریمها، شکستن استقامت کشور هدف را مهمترین هدف تحریم میخواند و مینویسد: «رصد استقامت کشورها، نمایانگر اولویتها و نقاط ضعف برنامه مقاومتی دولتها در مقابل تحریم است. آمریکا برای دستیابی به چنین تصویری، از اولویتهای بودجهای، نگرشهای مردمی، اسناد راهبردی و «سخنرانی سران کشور هدف» بهره میبرد. نفیو تصریح کرده است: «وقتی یک کشور اعتراف میکند که مشکل تحریم دارد، تقریباً نیمی از کار انجام شده. اساساً این نوع اعتراف، دشواریهای خاصی برای هر دولت دارد چراکه به دشمنانش نشان میدهد آسیبپذیریهایی که آنها دنبالش بودند، کاملاً نمود پیدا کرده است.» بزرگنمایی تحریم از سوی دولت، بازی در نقشه دشمن و مطلوب آنها نیست؟!
ترامپ احتمالاً پیروز میشود؛ فرصت مذاکره را از دست ندهیم!
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی کارگزاران نوشت: «آمریکا ظاهراً بهگونهای رفتار میکند که مشتاق مذاکره با ایران است تا توپ «عدم مذاکره» با ایران را به زمین ایران بیندازد. در این شرایط که ترامپ از نظر افکار عمومی زیر فشار است، نقطهای تاریخی برای ایران باز شده است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «خوشبینی به شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری رفتار درستی در عرصه تصمیمگیری دیپلماسی نیست و... تنها برای ما فرصتسوزی را به ارمغان خواهد آورد. در شرایط فعلی به نظر میرسد با توجه به احتمال زیاد پیروزی ترامپ و در مقابل شرایط فعلی آمریکا [بحرانهای اجتماعی به دلیل قتل جرج فلوید] بهترین فرصت برای امتیازگیری محسوب میشود.»
سازندگی نوشت: «اگر ارادهای برای تغییر در برخی نکات در روابط بینالملل وجود دارد در حال حاضر ترامپ در ضعیفترین موضع خود قرار دارد و برای احیای آبرو و تحکیم وضعیت داخلی بهشدت به یک مذاکره یا پیشبرد یک قدم با ایران نیازمند است. بنابراین در زمانی تاریخی و مهم ایستادهایم که باید با چشم باز درباره رفتار در این برهه تصمیمگیری کنیم.»
شایانذکر است اولاً طبق نظرسنجیها در آمریکا، ترامپ برای انتخابات آینده شانس زیادی ندارد بهطور مثال خود روزنامه سازندگی در صفحه آخر خود آورده است: «وبسایت معتبر 538 میانگین نظرسنجیهای انتخاباتی 2020 را برای اولین بار منتشر کرد. طبق این نظرسنجی جو بایدن در سطح ملی 9 درصد نسبت به ترامپ پیشتاز است. در این میانگین بایدن بهطور متوسط 50 درصد و ترامپ 41 درصد رأی دارد.» ثانیاً آیا اینکه از تبادل زندانیان و عبارتی که ترامپ گفت («ایران متشکریم») میتوان نتیجهگیری کرد که آمریکاییها درصدد تغییر سیاستهای خبیثانه خود هستند؟ ثالثاً چرا مدعیان اصلاحات مثل کبک سر خود را در برف کرده و اقدامات شوم آمریکاییها بهویژه آخرین تلاش آنها در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نمیبینند؟
در روزهای گذشته، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی علیه ایران را تصویب کرد. اعضای اروپایی برجام از زمان امضای توافق هستهای تاکنون نه تنها به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرده، بلکه با گستاخی و طلبکاری، مدعی شدهاند که ایران باید یکطرفه و بدون چشم داشت، تعهدات خود را انجام دهد.
با این وجود، مدعیان اصلاحات همچنان نسخه ذلت پیچیده و مدعی هستند که نباید اروپا را از دست بدهیم! طیف مدعی اصلاحات بارها ادعا کرده که به زبان دیپلماسی مسلط است، اما این ادعای مضحک هیچ تناسبی با واقعیتهای موجود ندارد.
اکنون مدتهاست که از مرگ برجام سپری شده است، با اینحال این روزنامه زنجیرهای مدعی است که باید با صبر و حوصله از فروپاشی برجام جلوگیری کنیم!
توهین روزنامه اصلاحطلب به سبد رای رقیب
روزنامه زنجیرهای شرق در سرمقاله دیروز خود نوشته بود: «گره انتخابات ریاستجمهوری در سال 1400 به دست «کارگرمندان» باز خواهد شد... کارمندان بیش از آنکه به دهقانان نزدیک باشند، مسائل و مشکلاتشان با طبقه کارگر همخوانی بیشتری دارد و هر دو این طبقات در نهادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مشغول کارند و درک و دریافت واقعیتری از وضعیت یکدیگر دارند. «کارگرمندان» توان آن را دارند تا در آیندهای نزدیک به طبقهای مؤثر در رخدادهای سیاسی از جمله انتخابات بدل شوند.»
این سرمقاله در ادامه آورده است: «شاید یکی از دلایل مشارکت حداقلی در انتخابات مجلس یازدهم همین عدم مشارکت آنان [طیف کارمندان و کارگران] بود؛ زیرا در ناصیه این نمایندگان [نمایندگان مجلس یازدهم] بارقهای از حمایت از این طبقات نمیدیدند. کارگرمندان نشان دادند سبد رأی اصولگرایان هنوز وابسته به طبقه متوسط سنتی است که در دوره احمدینژاد قوام یافت و دهقانان و فرودستانی که چشم به دست نهادهای حمایتی دوختهاند. البته معلوم نیست این معادله تا 1400 دوام آورد. خاصه آنکه زمان کوتاهی تا انتخابات 1400 باقی مانده و بعید است مجلس به جز کارهای ایذایی کار دیگری انجام دهد.»
سپس این سرمقاله افزوده است: «شاید غیاب طبقه متوسط سنتی که به لحاظ فرهنگی به اصولگرایان نزدیکاند و طبقه متوسط نخبگان که به اصلاحطلبان نزدیکاند، در خشونتبار بودن این اعتراضات بیتأثیر نبوده باشد.»
چنانکه خواندید این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب در نهایت بیاخلاقی سبد رای طیف رقیب را طبقه متوسط سنتی نامیده است که چشمشان به دست نهادهای حمایتی است و در ادامه در یک تقسیمبندی که بیشتر به گفتوگوهای کودکان شبیه است سبد رای طیف موسوم به اصلاحطلب را طبقه متوسط نخبگان نامیده است!! البته همه اینها اثرات شکست سنگین آنها در انتخابات مجلس است.
سخنگوی دولت موضع هفته قبل خود را اصلاح کرد
سخنگوی دولت در حالیکه دوشنبه هفته قبل در نشست خبری مدعی شده بود که اگر این دولت نبود اوضاع «صد برابر» از این خرابتر میشد! دیروز در ارگان دولت موضع خود را اصلاح کرد و نوشت: «اگر هر دولتی در ایران بر سر کار بود وضع از این بهتر نبود و جریانهای مدعی که امروز غیرمنصفانه تهاجم میکنند، قطعا نمیتوانستند موفقتر عمل کنند.»
علی ربیعی در یادداشت خود با عنوان «اگر این دولت نبود!» آورده است: «روز دوشنبه گذشته در نشست خبری سخنگویی دولت، در پاسخ به سؤال و ابهاماتی که در چند روز گذشته مطرح بود... من بدون آنکه قصد گلایه یا مخالفتی با نقد کسی یا جریانی داشته باشم یا خدای ناکرده به کسی قصد توهین داشته باشم در اظهاراتم بیان کردم که این منصفانه نیست واقعیتهای تحمیلشده بر اقتصاد امروز از جمله تامین منابع ارزی و حفظ تعادل قیمتها و... که همه ما از جمله دولت و جامعه را با دشواری و سختیهای زیادی مواجه ساخته است، نادیده انگاریم. اظهار داشتم نقدها باید منصفانه صورت گرفته و برای تبیین شرایط اقتصادی امروز نمیتوان پدیده ترامپیسم را نادیده گرفت...»
باید به سخنگوی محترم دولت یادآور شد در یک موضوع مانند سخت شدن تامین منابع ارزی دولت تدبیر و امید چه کاری انجام داد؟! این دولت در کمال ناباوری به منابع ارزی خود چوب حراج زد و به تبع آن پیرامون ارز 4200 تومانی پروندههایی به وجود آمد که تا اکنون نیز در حال پیگیری است.
ریچارد نفیو، معمار اصلی تحریمهای فلجکننده، در کتاب هنر تحریمها، شکستن استقامت کشور هدف را مهمترین هدف تحریم میخواند و مینویسد: «رصد استقامت کشورها، نمایانگر اولویتها و نقاط ضعف برنامه مقاومتی دولتها در مقابل تحریم است. آمریکا برای دستیابی به چنین تصویری، از اولویتهای بودجهای، نگرشهای مردمی، اسناد راهبردی و «سخنرانی سران کشور هدف» بهره میبرد. نفیو تصریح کرده است: «وقتی یک کشور اعتراف میکند که مشکل تحریم دارد، تقریباً نیمی از کار انجام شده. اساساً این نوع اعتراف، دشواریهای خاصی برای هر دولت دارد چراکه به دشمنانش نشان میدهد آسیبپذیریهایی که آنها دنبالش بودند، کاملاً نمود پیدا کرده است.» بزرگنمایی تحریم از سوی دولت، بازی در نقشه دشمن و مطلوب آنها نیست؟!
ترامپ احتمالاً پیروز میشود؛ فرصت مذاکره را از دست ندهیم!
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی کارگزاران نوشت: «آمریکا ظاهراً بهگونهای رفتار میکند که مشتاق مذاکره با ایران است تا توپ «عدم مذاکره» با ایران را به زمین ایران بیندازد. در این شرایط که ترامپ از نظر افکار عمومی زیر فشار است، نقطهای تاریخی برای ایران باز شده است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «خوشبینی به شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری رفتار درستی در عرصه تصمیمگیری دیپلماسی نیست و... تنها برای ما فرصتسوزی را به ارمغان خواهد آورد. در شرایط فعلی به نظر میرسد با توجه به احتمال زیاد پیروزی ترامپ و در مقابل شرایط فعلی آمریکا [بحرانهای اجتماعی به دلیل قتل جرج فلوید] بهترین فرصت برای امتیازگیری محسوب میشود.»
سازندگی نوشت: «اگر ارادهای برای تغییر در برخی نکات در روابط بینالملل وجود دارد در حال حاضر ترامپ در ضعیفترین موضع خود قرار دارد و برای احیای آبرو و تحکیم وضعیت داخلی بهشدت به یک مذاکره یا پیشبرد یک قدم با ایران نیازمند است. بنابراین در زمانی تاریخی و مهم ایستادهایم که باید با چشم باز درباره رفتار در این برهه تصمیمگیری کنیم.»
شایانذکر است اولاً طبق نظرسنجیها در آمریکا، ترامپ برای انتخابات آینده شانس زیادی ندارد بهطور مثال خود روزنامه سازندگی در صفحه آخر خود آورده است: «وبسایت معتبر 538 میانگین نظرسنجیهای انتخاباتی 2020 را برای اولین بار منتشر کرد. طبق این نظرسنجی جو بایدن در سطح ملی 9 درصد نسبت به ترامپ پیشتاز است. در این میانگین بایدن بهطور متوسط 50 درصد و ترامپ 41 درصد رأی دارد.» ثانیاً آیا اینکه از تبادل زندانیان و عبارتی که ترامپ گفت («ایران متشکریم») میتوان نتیجهگیری کرد که آمریکاییها درصدد تغییر سیاستهای خبیثانه خود هستند؟ ثالثاً چرا مدعیان اصلاحات مثل کبک سر خود را در برف کرده و اقدامات شوم آمریکاییها بهویژه آخرین تلاش آنها در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نمیبینند؟