حیوان شهوت پرست مدرن= مردان راحت‌طلب + زنان آزادی‌خواه (1)
کد خبر: ١٦١٦٣٠ تاریخ انتشار: ٠٦ بهمن ١٣٩٨ - ٠٨:٢٣
صفحه نخست » تیتر یک
حیوان شهوت پرست مدرن= مردان راحت‌طلب + زنان آزادی‌خواه (1)

یک دومینو را تصور کنید، وقتی قطعه اول افتاد تمامی قطعات بعدی هم می‌ریزد. شرایط ناگوار فعلی در جامعه ما نیز شبیه همین دومینوست. قطعاتی که یک‌به‌یک و پشت سرهم فرومی‌ریزند....

به گزارش صابرنیوز، چند وقت پیش کسی در فضای مجازی پرسیده بود: «چرا مردها تجاوز می‌کنند؟! چه چیزی در مرد هست که در حیوان نر نیز نیست و موجب می‌شود از مرد جنایتی سر بزند که از هیچ جاندار دیگری سر نخواهد زد؟»
 
فردی دیگر تصویر یک خانم بی‌حجاب را که مردی به او خیره شد بود را در اینستاگرام منتشر کرده بود و نوشته بود: «اگر به این خانم تعرض شود مقصر کیست؟» یک نفر پاسخ داده بود هیچ‌کدام مقصر نیستند، مقصر جامعه است.
 
یک نفر دیگر هم مطلبی منتشر کرده بود تحت عنوان زلزله‌های فرهنگی. نویسنده از ماجرای مزاحمت مکرر تعدادی پسر به دختران گفته بود و گفتگویش با آن پسران مزاحم و نگاهشان نسبت به دختران. بخشی از پاسخ آن پسران در مواجهه با این مرد که قصد جلوگیری از آزارشان را داشت، این بود: «ولی من یک نصیحت بهت می‌کنم! یک “دختر” هیچ‌وقت ارزش درگیر شدن رو نداره!»
 
به سؤال اول برمی‌گردیم: ما را چه شده است؟
مردانمان را چه شده است؟
پاسخ این سؤال ساده نیست و باید آن را در چند وجه موردبررسی قرار داد.

یک دومینو را تصور کنید، وقتی قطعه اول افتاد تمامی قطعات بعدی هم می‌ریزد. شرایط ناگوار فعلی در جامعه ما نیز شبیه همین دومینوست. قطعاتی که یک‌به‌یک و پشت سرهم فرومی‌ریزند.
 

 


 

 

۱_ قطعه اول، راحت‌طلبی: شاید تعجب کنید اما ارمغان مدرنیسم برای انسان‌ها، ابربیماری «راحت‌طلبی» است. بیماری‌ای که مولود لیبرالیسم است و این مادر بدکاره، جنین‌های نامشروعی چون «آزادی» و «دلم می‌خواهد» را به دنیا آورد.
 

۲- قطعه دوم، آزادی‌خواهی: ریشه تمایل به آزادی، راحت‌طلبی است. انسانی که می‌خواهد هیچ قیدوبندی نداشته باشد، طالب آزادی است و هر چیزی آزادی او را محدود کند برنمی‌تابد. به همین دلیل این افراد دین را کنار می‌گذارند.

حتی اگر فرد راحت‌طلب، دین‌دار هم باشد، دین راهم بر اساس دلبخواه و مطامع نفسانی خودش تفسیر می‌کند و از دین مواردی را اخذ می‌کند که با میل راحت‌طلبی‌اش بیشتر سازگار باشد.
 

۳- قطعه سوم، خارج کردن انسان از اعتدال: هرگاه خواستید هویت انسانی را از کسی بگیرید و از اعتدال خارجش کنید، تنها کافی است با او دو کارکنید: یا او را خیلی راحت و آزاد بگذارید و به میل راحت‌طلبی‌اش دامن بزنید، یا او را بسیار محدود کنید و تمام اختیار را از او سلب کنید.

الف: دامن زدن به راحت‌طلبی: بشر با راحت‌طلبی بسیار زیاد و تأمین نیازها و تمایلات نفسانی، حتی اگر به لحاظ سنی به جوانی و میان‌سالی برسد، به لحاظ شخصیتی کودکی بیش نیست، کودکی بسیار خودخواه که برای منفعت و راحت‌طلبی، همه عالم را برای خود می‌خواهد. اگر تفریح کودکی او به پارک رفتن و اسباب‌بازی‌های گوناگون بود، اصل تفریح تغییر نمی‌کند، فقط شکل آن عوض می‌شود و با ویراژ دادن در خیابان و خرید ماشین‌های کذایی ظهور می‌کند.

اگر شهوت  این فرد در کودکی خوردوخوراک بود، در جوانی به دلیل تغییرات قوای جسمی، شهوت جنسی هم به آن اضافه می‌شود. چنین فردی که تابه‌حال «نه» نشنیده و راحت و آزاد بار آمده، انتظار می‌رود در مواجهه با شهوت جنسی‌اش چه کند؟ مسلماً این فرد راحت‌ترین، آسان‌ترین و نزدیک‌ترین راه را انتخاب می‌کند. رو می‌آورد به ارتباطات آزاد یا بی‌قید و اگر به‌ظاهر تقید دینی داشته باشد بهترین و زیباترین را برای خودش می‌خواهد. برای خود خودخواهش!
 

این بشر اگر عاشق هم شود و به وصال معشوقش نرسد، چون خودخواه است و همه‌چیز را یا باید خودش داشته باشد یا هیچ‌کس نداشته باشد، بر صورت معشوق اسید می‌پاشد!
ظلمی که ما نسبت به مردان و پسران یک‌دو نسل اخیر روا داشتیم این بود که آنان را راحت‌طلب بار آوردیم!
 

به همه خواسته‌هایشان بیش‌ازحد بها دادیم و به آن‌ها نه نگفتیم. انسانی که در تمام عمرش به هیچ‌کدام از امیال نفسانی‌اش نه نگفته، پست‌تر از حیوان خواهد شد!

ب: محدودیت بسیار به همراه سلب اختیار: روش دیگری که انسان را به حیوانیت و آزادی و راحتی افسارگسیخته سوق می‌دهد، محدودیت بدون برنامه‌ریزی و خارج از اعتدال است. وقتی انسان را به‌اندازه‌ای محدود کنیم که به تأمین نیازهای ضروری و عادی‌اش نرسد، تبدیل به عقده می‌شود. «الانسان حریص بما منع» در اینجا مصداق دارد، یعنی اگر بشر را از رسیدن به نیازهای طبیعی‌اش منع کنیم، نسبت به آن‌ها حریص می‌شود و این موجب برهم ریختن اعتدال وجودی‌اش خواهد شد.

مثلاً اگر فردی را زیاد گرسنه نگه‌داریم و به او غذا ندهیم، جسم او دچار مشکل می‌شود و حتی اگر بعد از این محدودیت شدید، غذای خوب و سالم هم به او بدهیم، جسمش پذیرش آن را ندارد و به زمان نیاز دارد تا با غذای سالم سازگار شود.

اگر همین فرد را گرسنه نگه‌داریم و جلوی او غذاهای رنگ‌به‌رنگ بگذاریم و اجازه ندهیم از این غذاها استفاده کند علاوه بر این‌که به جسم او آسیب زدیم او را حریص هم کردیم. حکایت نیاز جنسی در جامعه ما نیز چنین است. از یک‌سو تمام راه‌های مشروع این نیاز را بسته‌ایم، از یک‌سو این فرد را با انواع خوراک‌های جنسی نامشروع تحریک و حریص کرده‌ایم. معلوم است این فرد از جهات مختلف دچار بیماری‌های جسمی، جنسی و روانی می‌شود! چنین موضوعی هم در پسران مصداق دارد و هم دختران.
 
محدودیت غیرمعقول و نامشروع را از جهت دیگری هم می‌توان دید. از جهت محدودیت‌های تفریطی برای دختران که درگذشته وجود داشت. مثلاً منع از تحصیل یا کمترین حضور اجتماعی. در زمان ما هم، بسیاری از دختران از جانب خانواده‌هایشان در محدودیت‌های نامعقولی هستند که به‌هیچ‌وجه موردپذیرش شرع و اسلام نیست. حضور اجتماعی زنان با رعایت حدود حجاب ازلحاظ پوشش، گفتار و رفتار و عدم اختلاط با نامحرم جایز است.

ایجاد همین محدودیت بیجا موجب می‌شود بسیاری از این دختران سرخورده شوند. چنین دخترانی اگر از محدودیت خانواده خارج شوند حاصلش می‌شود آزادی‌های بدون قیدی که انتها ندارد! و با تمام توان و انرژی‌های فروخورده‌شان به فمینیسم پناه می‌برند و با اسلام مقابله می‌کنند.
 
 
 

ادامه دارد…








 
منبع: باحجاب 




Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب


صفحه اصلی | ارتباط با ما | آرشیو | جستجو | پیوندها | لیست نظرات | درباره ما | نظرسنجی | RSS | ایمیل | نسخه موبایل
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه