به گزارش صابرنیوز، محسن میردامادی، از فعالان ستادی اصلاحطلب در بخشی از مصاحبه با شماره اخیر نشریه صدا(ارگان حزب کارگزاران) گفته است:
ریشهها و عوامل این اعتراضات، از آبانماه تا حالا برطرف نشده است. ماجرای شهادت سردار سلیمانی میتوانست یک آثار کوتاه مدتی داشته باشد چون یک همدلی فوقالعاده و غیر منتظرهای، یعنی بیش از حد انتظار در جامعه به وجود آورد و میتوانست تا یک مدت نه چندان طولانیای مسائل آبانماه را تحتالشعاع قرار بدهد و بپوشاند. ولی ماجرای هواپیما که پیش آمد، متأسفانه تمام آن آثار مثبت را از بین برد و حتی مقداری به عقبتر از زمانی که آقای سلیمانی شهید شد هم برگشتیم!
او میافزاید: این مسئله، به دلیل آن زمینه نارضایتی است که در جامعه کاملا وجود دارد و به همین دلیل، جامعه مستعد این است که اگر جرقهای باز زده شود، باز هم موج اعتراضی راه بیافتد. ولی تفاوت مسئله فعلی با مسئله آبانماه در این است که چون جرقه آبانماه از نوع اقتصادی بود، اعتراض بیشتر در اقشار پایینتر اقتصادی فراگیر شد، اقشاری که مشکل جدی معیشتی دارند و خیلی زیاد هم هستند. ولی نوع اتفاقاتی که الآن افتاده به گونهای است که بیشتر حوزه اقشار متوسط را تحت تأثیر خود قرار میدهد، پس محدودتر است. ولی نارضایتی وجود دارد و اگر راه حل اساسی برای آن پیدا نشود و به مشکل به شکل بنیادین پرداخته نشود، فضا مستعد این است که باز بهطور غیر قابل پیشبینی اتفاقی بیافتد و آن اعتراضات با شدتی کمتر یا بیشتر باز تکرار شود.
*تحلیل میردامادی از بابت پاک شدن اثر خون حاج قاسم با واقعیت تطابق ندارد زیرا اثر خون شهید بشرطها و شروطها هرگز قابل لاپوشانی نیست و اگر کسانی باشند که رهرو راه شهید باشند؛ یقینا شاهد تداوم برکات این خون مقدس خواهیم بود.
همچنین باید بابت حادثه اصابت غیر عمد هواپیمای اوکراینی به «فرماندهان فتنه اقتصادی» تبریک بگوییم که بهانه تازهای برای دادن آدرس خیابان به مردم یافتهاند!
و این نکته هم برای مخاطبان بدیهیست که اگر حادثه اصابت غیر عمد هواپیما نبود؛ قطعا حادثه کرمان بعنوان عامل نارضایتی مردم علم میشد و اگر حادثه کرمان نبود، حوادث دیگر...
به این معنی که آقایان کمر بستهاند تا سر نظام اسلامی را بالای نیزه ببینند و برای نیل به این هدف شوم؛ از هیچ گزارهای که موجد و مؤید خیابان باشد رویگردان نیستند!
قبل از میردامادی، چهرههایی مثل سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، هاشم آقاجری و یک نفر دیگر از رجال ستادی اصلاحات نیز تأکید کردهاند که حوادث آبان تکرار خواهد شد. [۴]
نکته حائز اهمیت این است که هیچیک از این افراد ولو یک کلمه هم در مذمت "خیابان" و غیر عقلانی بودن اعتراض خیابانی در حکومتی که صندوق رأی دارد، نگفتهاند و علاقه آنها به امر "سیاست خیابانی" مشهود است.
به این تعبیر که اگرچه شأن یک رجل سیاسی این است که دائما نسبت به حکومت و مردم خویش "امنیتبخشی" کند و محافظ جامعه در قبال التهابات باشد؛ اما این گزینه بدیهی هرگز در قیام و قعود افراد ذکر شده به چشم نمیآید و به جای آن هرچه هست؛ تماماً تأکید بر خیابان و عدم بیان راه حلهاست.
لازم به توضیح است که بخش عمده معضلات و مشکلات فعلی نیز که سبب فشار عصبی برای برخی از افراد جامعه شده نیز دستپخت همین افراد است...
چه از آنرو که ناکارآمدان دولت، مجلس و شورای شهر، ارمغان همین افراد برای مردم هستند و چه از آن رو که بسیاری از مشکلات کشور به هیچ وجه در حد و اندازه اعتراض خیابانی نیست و اگر کارخانه بزرگنمایی این افراد و القائات دروغی مثل شیوع فقر و گرسنگی و بیکاری و خطر جنگ نبود؛ میشد به این مشکلات نگاه واقعیتری داشت.
بخش ملموس مشکلات مردم مثل "گرانی" که الحق و الانصاف باعث دردسرهای فراوانی شده است نیز اولا به سادگی و حتی طی مدت چند روز (در برخی اجناس!) قابل رفع است، ثانیا علت تعلل دولت اصلاحطلبان در رفع این مشکل و حتی اصرار بر گرانتر شدن کالاها بر ما مشخص نیست و ثالثا مردم عزیز ایران باید بدانند که راه حل همین مشکل نیز از رأی خوب در صندوق رأی میگذرد زیرا مشکل فعلی نیز از صندوق رأی بیرون آمده است.
افکار عمومی ایران در زمینه مشکل بزرگ گرانی بایستی حتما در جریان اصرار اصلاحطلبان بر تمسخر امر "نظارت بر بازار" نیز باشند. گزینهای که احتمالات مطروحه پیرامون "فتنه اقتصادی" و تعمدات پیدا و پنهان پیرامون آنرا مشخصتر میسازد.