ثواب یک شب بیتوته در حرم امام رضا(ع)/ استجابت دعا در حرم امام(ع)
کد خبر: ١٦١٠٠٦ تاریخ انتشار: ٠٧ آبان ١٣٩٨ - ٢٢:٣٠
صفحه نخست » آخرین اخبار
فضیلت زیارت امام رضا(ع)؛
ثواب یک شب بیتوته در حرم امام رضا(ع)/ استجابت دعا در حرم امام(ع)

امام هادی ارواحنا فداه فرمود: اگر حاجتی داشتید غسل کنید بروید زیارت جد بزرگوارم علی بن موسی الرضا علیه السلام و بعد دو رکعت نماز بالای سر ایشان بخوانید و در قنوت حاجت خود را بخواهید، حاجب مستجاب است.

به گزارش سرویس اندیشه دینی پایگاه 598، متن زیر گزارش تفصیلی جلسه پنجم سخنرانی جناب حجت الاسلام و المسلمین میرباقری است که در ایام فاطمیه دوم در ابتدای سال 93 (به تاریخ 15 فروردین ماه 93) در حسینیه امام رضا(ع) برگزار شده است. ایشان در این سخنرانی ضمن بیان فضیلت زیارت امام رضا(ع)، این فضایل را با فضیلت حج و زیارت سید الشهدا(ع) مقایسه و مورد بررسی قرار دادند. و در ادامه در مورد آدابی که زائر باید رعایت کند، از زمانی که از خانه و شهر خود حرکت می کند تا وقتی که به شهر مقدس مشهد می رسد وسپس در ابتدای ورود به حرم و بعد آن در داخل حرم، توضیحات مفصلی ارائه داده اند. در پایان استاد با انتقاد از شهرکهای توریستی که در شهرهای مذهبی مشهد و قم بر پا می شود، فرمودند زیارت امام رضا(ع) با این فضایل والا، نباید با اهداف دیگری آمیخته شود.

ثواب زیارت امام رضا(ع)

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و اله الطاهرین. و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین. بحث این جلسه در موضوع ثواب زیارت امام رضا(ع) خواهد بود. روایت اول را در کافی مرحوم کلینی نقل کرده اند و در کامل الزیارات هم ابن قولویه همین حدیث را نقل فرموده اند از وجود مقدس موسی بن جعفر(ع). حضرت فرمودند زیارت فرزند من ثواب هفتاد حج مقبوله دارد، راوی تعجب کرد و به حضرت عرض کرد هفتاد حج مقبوله؟ حضرت فرمود: هفتاد هزار حج مقبوله. عرض کرد هفتاد هزار؟ فرمودند بله. چه بسا کسی حج انجام دهد و مقبول هم نباشد، ولی این زیارت هفتاد هزار حج مقبوله است. بعد فرمودند اگر کسی وجود مقدس علی بن موسی رضا(ع) را زیارت کند و شبی را در محضر این وجود مقدس بیتوته کند، «کان کمن زار الله فی عرشه»(1) مثل کسی است که خدای متعال را در عرش زیارت کرده است.

زیارت سید الشهداء(ع)

این مطلب در ثواب زیارت سید الشهدا(ع) هم مکرر آمده است. از جمله در زیارت عرفه سید الشهداء(ع) به حضرت عرض کرد آقا امسال موفق به عرفه نشدم، و در عرفه خودم را به کربلا رساندم، حضرت فرمود چیزی از دست تو نرفته، فوت نشده. وی تعجب کرد و گفت آقا عرفات با آن فضائل؟! بعد حضرت فضیلت زیارت سید الشهدا(ع) را نقل کردند، تا جایی که فرمودند یک فضیلتی است که برای غیر اهلش نگویید و آن این است که اگر کسی در عرفه سید الشهدا(ع) را در عرفات زیارت کند «کان کمن زار الله فی عرشه»، در برخی روایات آمده: «فی کرسیه» یا «فوق عرشه». برخی اینطور معنا کرده اند که حرم امام به برکت وجود مقدس امام(ع) یک موقفی است که، رحمت و تجلیات الهی از فوق عرش به واسطه امام یا به تعبیری از وراء حجاب امام به دست می آید. در روایتی ابن قولویه در کامل الزیارات نقل کرده است که صفوان جمال که شتربان بود و گاهی شترهایش را به امام صادق(ع) کرایه می داد، نقل می کند که با امام صادق(ع) در حیره بودیم، ایشان فرمودند می آیید به زیارت سید الشهدا(ع) برویم؟ من تعجب کردم و گفتم آقا مگر امام معصوم هم زیارت می رود؟

امام معصوم کسی است که روح الهی در او تجلی کرده است. از امام صادق(ع) سوال کردند: آقا علوم شما از کجاست؟ کتاب یا معلمی دارید که ما خبر نداریم؟ البته در روایات هست که کتابی در اختیارشان هست مثل صحف انبیاء، صحیفه فاطمیه، جفر و امثال اینها. ولی حضرت فرمودند: «الامر اعظم و اوجب»، مساله فراتر از اینها است. خداوند می فرماید: «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْري مَا الْكِتابُ وَ لاَ الْإيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا»(شوری/52) پیامبر ما، ما کلمه روح را به شما ایحا کردیم یعنی با شما تکلم کردیم و آن کلمه ای که به شما ایحا و القا شد، کلمه روح بود و همه مقامات ایمان و همه کتاب الهی در این کلمه است. امام صادق(ع) در ادامه فرمودند که آن کلمه روح بعد از نبی اکرم(ص) به امام منتقل می شود و همینطور به امامی بعد از امام. بنابراین آن کلمه روح در محضر امام است. لذا ملائکه در شب قدر فرود می آیند: «تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم»، حتی در روایات ملاحظه فرموده اید هیچ ملکی برای هیچ امری هبوط نمی کند الا اینکه اول محضر امام می رود و اجازه می گیرد.

خوب به حضرت عرض کرد مگر شما هم زیارت می روید. حضرت یک تعبیر بسیار بلندی فرمودند که بزرگان باید معنی کنند، حضرت فرمودند خدای متعال در هر شب جمعه هبوط می کند به کربلا. این هبوط هبوط جسمانی نیست. رحمت الهی در کربلا نازل می شود، کربلا غوغا می شود. لذا فرمود وقتی کربلا مهبط می شود، ملائکه و 124 هزار پیامبر و اوصیاءشان از سماوات می آیند. می دانید که آنها در سماوات غرق در نعمت هستند، «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون»(آل عمران/169) انبیاء و اوصیاء و شهداء بدون حجاب، رزق سماواتی دارند. آنوقت چه اتفاقی می افتد که آن سفره را رها می کنند و شب جمعه در کربلا سرازیر می شوند؟! فرمود هر شب جمعه نبی اکرم(ص) تشریف می آورند ما هم می آئیم...

یک سوالی صفوان کرده که شاید این طور است چون جور دیگر هم ممکن است خوانده شود که «تزور لقاء ربه؟» پس شما هر شب جمعه در کربلا یک ملاقات با خدایتان دارید و چنین سفره ای برای شما پهن می شود؟ حضرت فرمودند: ولی شما به زیارت سید الشهدا(ع) بروید، چون برای شما همه تجلیات از ورای زیارت سید الشهدا(ع) است.

در روایت نورانی دیگری حضرت ظاهرا به سدیر فرمودند که هر شب جمعه جدم را زیارت می کنید؟ عرض کرد آقا راه من دور است من نمی توانم بروم. فرمودند بروید بالای بلندی و نگاه به راست و چپ کنید و رو به حضرت: السلام علیک یا ابا عبد الله ، السلام علیک و رحمة الله و برکاته. که این ثواب یک حج عمره مقبوله دارد. که سدیر می گفت من بعد از آن گاهی روزی بیست بار سید الشهدا(ع) را اینطور زیارت می کردم. از یک حج، یک عمره تا هفتاد هزار حج عمره. گاهی دارد در هر قدم ثواب یک حج است. در برخی روایات ملاحظه می شود که در ثواب حج هم این است که حاجی وقتی حج می کند می گویند: «استانف العمل» خدای متعال پاکت کرد و مطهر شدی مثل روزی که از مادر متولد شدی. از این به بعد دوباره شروع کن. ولی بعد از زیارت به برخی از حجاج می گویند آینده و گذشته شما تضمین شد. یعنی در یک مقامی قرار می گیرند، که دیگر شیطان به ایشان راه ندارد. در باب زیارت سید الشهدا(ع) هم این تعبیر آمده که زائر در یک مقامی قرار می گیرد، که شیطان بعد از این همه دیگر نمی تواند دستی به او برساند و در وادی ایمن قرار می گیرد.

ثواب یک شب بیتوته در حرم امام رضا(ع)

حرم معصوم این طور است، فرمود اگر کسی یک شب در محضر امام رضا(ع) بیتوته کند، «کان کمن زار الله فی عرشه». وجود مقدس موسی بن جعفر ارواحنا فداه همین جمله را توضیح دادند، فرمودند در روز قیامت چهار نفر از اولین و چهار نفر از آخرین به عرش الهی هستند. اولین حضرت نوح، حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حضرت عیسی صلوات الله علیهم اجمعین یعنی انبیاء اولوالعزم و آخرینها رسول الله(ص)، امیر المومنین(ع) و امام مجتبی(ع) و سید الشهداء(ع). البته طبق روایات، مسلم است که بقیه ائمه هم ملحق هستند. فرمود: سپس عرش وسعت پیدا می کند و زوار ائمه(ع) بر عرش می نشینند و مقامشان مقام این چهار نفر از اولین و آخرین می شود، ملحق به ایشان می شوند. و بعد فرمود همه فوق العاده اند الا اینکه «أَنَّ أَعْلَاهُمْ دَرَجَةً وَ أَقْرَبَهُمْ حَبْوَةً زُوَّارُ قَبْرِ وَلَدِي عَلِي‏ بن موسی ع» یعنی زوار فرزندم علی بن موسی الرضا علیه السلام سرآمد آنها هستند. از این دست روایات در زیارت ائمه(ع) هست. از یک حج عمره تا هفتاد هزار حج عمره.

اینکه در روایات، ثواب زیارت ائمه(ع)، مختلف بیان شده که خیلی هم واضح است، این روایات اختصاص به زیارت هم ندارد، ثواب الاعمالی که در روایات آمده به این معنا است که این عمل تا این حد می تواند فضیلت داشته باشد، نه اینکه هر کسی به این فضیلت می رسد. این زیارت می تواند این قدر ثواب داشته باشد، تا چه کسی و چگونه زیارت کند. هفتاد هزار حج یعنی انسان هفتاد هزار سال عمر کند و هر سال حج واجب برود و هر سال حجش قبول باشد. حال آنکه از زمان حضرت آدم تاکنون حدود هشت هزار سال بیشتر نمی گذرد! هفتاد هزار سال حج مقبوله! و این در حالی است که در فضیلت خود حج، ثوابهای فراوانی آمده است.

فضیلت حج

درفضیلت حج در روایت اینطور آمده که حضرت از حج برمی گشتند یکی از ثروتمندان مکه آمد و گفت امسال موفق به حج نشده ام چقدر پول بدهم تا ثواب آن را ببرم؟ حضرت فرمودند اگر به اندازه این کوه در راه خدا طلا و نقره بدهی جای حج را نمی گیرد. و آنوفت فرمود یک زیارت معادل هفتاد هزار حج مقبول!

در قرآن ملاحظه فرمودید در سوره والذاریات خدای متعال بعد از یک سیری که در سوره است، یک دستوری می دهد. می فرماید: «ففروا الی الله انی لکم منه نذیر مبین»(ذاریات/50) شما اگر می خواهید مثل اقوام گذشته مبتلا نشوید، به سمت خدا فرار کنید، که من از طرف خدا آمده ام به شما انذار می کنم و انذارم خیلی آشکار است، داستان امم گذشته است.

«ففروا الی الله»، از چه چیزی فرار کنیم؟ در آیه بعد توضیح می دهد: «و لا تجعلوا مع الله الها آخر، إنی لکم منه نذیر مبین»، با حضرت حق اله دیگری اخذ نکنید. من به شما انذار می دهم، که اگر اله دیگری اخذ کردید معذب می شوید. بنابراین «ففروا الی الله» یعنی از آلهه های خودتان، معبودهای خودتان فرار کنید. چون جهنم شما هستند، پناهگاه شما نیستند. معبود شما هستند ولی در واقع جهنم شما هستند، «ففروا الی الله»، از این تعلقاتتان، متعلقاتتان به سمت حضرت حق فرار کنید که جهنم شما همین جاست. آنوقت در روایات این «ففروا الی الله» را تفسیر کرده اند به حج. «ففروا الی الحج»، حج فرار الی الله است. روایاتی که اسرار حج را بیان می کند و علما و بزرگان از این روایات تبعیت کرده اند ، می فرماید وقتی انسان از خانه اش بیرون می آید سفر الی الله او آغاز می شود، این گونه باشید و به سوی خدای متعال کوچ کنید ، گویا عالم برزخ و قیامتتان شروع شده است. حج فرار الی الله است از همه آلهه و تعلقات. یعنی انسان با یک حج می تواند موحد بشود. وقتی مناسک حج را انجام داد، خالص شده باشد. از آلهه پاک شده باشد. اینها فضایل حج است. حال فرمود زیارت امام هفتاد هزار حج مقبوله است.

در خود حج هم در روایات گاهی اینطور آمده که مردم مامور شدند در حج بیایند عهدشان را با ما تجدید کنند. لذا از کعبه گاهی تعبیر شده به یکی از حرمات الله. فرمود حرمات الله سه چیز است که یکی از آنها کعبه است. و گاهی هم تعبیر شده به احجار. فرمود مردم مامور شدند بیایند دور این سنگها بچرخند و بیعتشان را با ما تجدید کنند. اگر این احجار ذیل نبی اکرم(ص) تعریف بشوند، می شود کعبه، مکه، می شود حرمات الله. اگر ذیل نبی اکرم(ص) تعریف نشود، می شود احجار. چون در روایات اینطور آمده که کعبه که مطاف ما است، محاذی بیت المعمور است که مطاف ملائکه است و بیت المعمور محاذی عرش است. و حضرت فرمودند عرش از نور من آفریده شده است، شعاع نور نبی اکرم(ص) در عرش است که در بیت المعمور مطاف ملائکه و بعد نازلش در زمین مطاف ما مومنین هست انشاءالله. طواف حقیقتش حول قلب نبی اکرم(ص) است. توحید آنجاست. آن قلب است که عرش الرحمان است. اگر عرش الرحمان قلب المومن است، حقیقت طواف حول العرش، حول قلب نبی اکرم(ص) است. اگر این احجار شعاعی از امام دیده شد، شعاعی از حضرت دیده شد، که «انا ابن مکة و منا و انا ابن زمزم و الصفا»، باطن این مقامات وجود مقدس نبی اکرم(ص) است. والا صفا و مروه چه فرقی با بقیه امکنه دارد؟ اگر تجلی نبی اکرم(ص) این ولی خدا و این عبد صالح خدا نباشد، عرفات ومنا هیچ تفاوتی با بقیه امکنه ندارد. همه تفاوت در همین است.

اذن دخول قبل از ورود به حرم امام(ع)، بیت النور الهی

حرم امام(ع)، حرمی است که جزو خانه های نبی اکرم(ص) است. اگر کعبه احترامش به حضرت است، حرم امام هم خانه های نبی اکرم(ص) است. اینست که ما کنار درب حرم می ایستیم و می گوییم: «اللَّهُمَ‏ إِنِّي‏ وَقَفْتُ‏ عَلَى‏ بَابٍ‏ مِنْ‏ أَبْوَابِ‏ بُيُوتِ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِه‏»(2) عنایت دارید این اذن دخول اصلش اذن دخول از حضرت حق تبارک و تعالی است. بعد به این فراز که می رسد: «أستاذن یا رسول الله»، دیگر اذن از نبی و امام و رسول و ملائکه است. قبلش تماما اذن دخول از خود حضرت حق است. آنجا حریم الهی است و از خدا باید اجازه گرفت و وارد شد. از بیوت نبی اکرم(ص) است، بیوت نبی اکرم یعنی خانه هایی که نور نبی اکرم در آن تنزل پیدا کرده که در آیه نور توضیح داده شده است: «مثل نوره ...» تا «فی بیوت اذن الله ان ترفع...».

در زیارت جامعه کبیره هم تنزل نور ائمه(ع) را در سه مقام توضیح می دهد که مقام سومش اینست: «حَتَّى‏ مَنَ‏ عَلَيْنَا بِكُمْ‏ فَجَعَلَكُمْ‏ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُه‏»(3) انوار ائمه(ع) در این خانه هاست که یکی از این خانه ها حرم امام(ع) است. لذا حرم امام(ع) جسمش، روح و ملکوت عالم اجسام است. این تعبیر که در زیارت جامعه کبیره است که شاید جزو لطیف ترین تعابیر جامعه است: «أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ‏ فِي‏ الْأَرْوَاحِ‏ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَارِ وَ قُبُورُكُمْ فِي الْقُبُور». اگر قبور مومنی واقعا نورانی است چون برزخ مومنین شعاعی از برزخ امام است. اگر روح مومن چراغدان نور الهی است، بخاطر این است که روح امام در این روح تجلی می یابد. حرم امام(ع) بیت النور الهی است که در آنجا انوار الهی تجلی دارد. از آیه قرآن هم استفاده می شود که «اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه»، اجازه رفعت در حرم امام و در این بیت النور است. حرم امام سقف ندارد و سقفش فوق عرش الهی است. لذا اگر کسی وارد حرم شد می تواند تا فوق العرش بالا برود. «کمن زارالله فوق عرشه»، «فوق کرسیه». از حرم امام می شود انوار الهی را در فوق العرش دریافت کرد. این خاصیت حرم امام صلوات الله و سلامه علیه است و زیارت امام یعنی لقاء امام علیه السلام. که اگر کسی زائر شد به لقاء امام می رسد.

یکی از علل عظمت فضیلت زیارت امام(ع)

این که ثواب زیارت حضرت با هیچ عبادتی قابل مقایسه نیست و ثواب هفتاد هزار حج مقبوله و شهادت در رکاب حضرت دارد، یک نکته اش این است که در عبادات دیگر ما از طریق عبادت به خدا نزدیک می شویم و عبادت یک بابی است به سوی وادی ولایت. آنچه راه رسیدن به سوی خداست امام است، صراط مستقیم است. عبادات، نماز، روزه و حج یک بابی باز می کنند به سوی صراط مستقیم، «نَحْنُ الصَّلَاةُ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ الزَّكَاةُ وَ نَحْنُ الصِّيَامُ وَ نَحْنُ‏ الْحَجُ‏»(4) همه خیرات یک بابی است به سوی امام و انسان با امام سیر می کند. ولی در زیارت دیگر هیچ واسطه ای نیست و خود امام است و انسان به محضر امام می رود و با خود امام این سیر اتفاق می افتد. لذا با فروع دیگر گاهی قابل مقایسه نیست، با حج قابل مقایسه نیست، هفتاد هزار حج مقبوله و بیش از هفتاد هزار حج مقبوله، گاهی با هر قدمی که برمی دارد ثواب یک حج مقبوله به انسان می دهند. این ثواب زیارت امام(ع) است.

استجابت دعا در حرم امام(ع)

در روایتی دیگر در باب زیارت در امالی، امام هادی ارواحنا فداه فرمود: اگر حاجتی داشتید غسل کنید بروید زیارت جد بزرگوارم علی بن موسی الرضا علیه السلام و بعد دو رکعت نماز بالای سر ایشان بخوانید و در قنوت حاجت خود را بخواهید، حاجب مستجاب است. یعنی در آن مقام حجاب بین انسان و خدا برداشته می شود و دعا محجوب نیست. دعا به دست عالم ملکوت می رسد. یعنی متصل به عالم ملائکه است و به احترام حضرت، حجاب از دعا برداشته می شود. چون علت اینکه دعای ما مستجاب نمی شود این است که دعایمان محجوب است، یعنی حجاب بین دعا و مقام اجابت است که علت حجابها هم روشن است و عمدتا به خود ما برمی گردد. دعا اگر واقع شد مستجاب می شود. در واقع دعا واقع نمی شود که مستجاب نمی شود. دعای مستجاب یعنی دعا واقع می شود. در این مقام حجابها کنار می رود و انسان می تواند دعا کند. و حجاب اجابت هم به احترام حضرت برداشته می شود. یادم هست یک عزیزی می فرمود که یک حاجت خیلی حل نشدنی داشتم به یکی از اولیاء خدا عرض کردم که برایم دعا کنید. که در روایات هست که بگویید مومنان برایتان دعا کنند، چون شما نمیدانید دعای کدام مومن در حق شما مستجاب می شود و خدا به کدامین دست گره شما را باز می کند. فرمود به این مومن گفتم برایم دعا کنید، بعد از مدتی آن مومن را زیارت کردم فرمودند دعای شما مستجاب شد، پرسیدم از کجا می دانید؟ گفتند وقتی دعا کردم دیدم که ملائکه دعا را بالا بردند. حرم امام رضا(ع) مختلف الملائکه و مختلف الانبیا هست، در روایات داریم که ملائکه می آیند و می روند. در باب سید الشهدا(ع) هست که «فَفَوْجٌ يَنْزِلُ‏ وَ فَوْجٌ يَصْعَدُ»(5) دائما یک فوجی از ملائکه و انبیا در حال آمدن هستند و فوج دیگری در حال رفتن هستند. مثل مومنین، انبیا و ملائکه هم دسته دسته در حال آمدن هستند و گاهی در روایات داریم که ملائکه بیشتر از یک بار در عمر روزی شان نمی شود که بیایند زیارت انجام بدهند. حرم امام(ع) مهبط ملائکه است، مختلف الملائکه است، محل رفت و آمد ملائکه و انبیاء است، محل اجابت دعاست. در روایت امام هادی(ع) یک تعبیر زیبایی دارد که حضرت فرمود: قبر حضرت بقعه ای از بقاع جنت است و هر کس به این مکان تشرف بیابد از آتش جهنم آزاد می شود و اهل بهشت می شود. همه تعلقات انسان، همه شعله جهنم انسان در حرم به برکت امام رضا(ع) خاموش می شود و تبدیل به بهشت می شود.

آداب زیارت امام رضا(ع)

حال این زیارت که اینقدر فضیلت دارد و با عظمت است، آدابی دارد که در زیارت امام رضا(ع) من یک جمله کوتاه را تقدیم می کنم که این زیارت معروف ایشان ظاهرا از امام هادی(ع) است. که دستور داده اند قبل از اینکه از خانه و شهرتان حرکت کنید غسل کنید، پاک بشوید ، و وقتی غسل می کنید بگویید: «اللَّهُمَ‏ طَهِّرْنِي‏ وَ طَهِّرْ قَلْبِي‏ وَ اشْرَحْ لِي صَدْرِي‏»(6) یعنی خدایا مرا پاک کن و قلبم را پاک کن و شرح صدر به من بده. ورود به وادی ولایت، قدم گذاشتن در وادی ولایت بدون شرح صدر، بدون طهارت و بدون پاکی روح ممکن نیست.

و بعد فرمود همان دم در خانه بایستید و بگویید: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ حَسْبِيَ اللَّهُ ... تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ تَوَجَّهْتُ وَ إِلَيْكَ قَصَدْتُ وَ مَا عِنْدَكَ أَرَدْت‏»(7) این سفر، سفر الی الله است. در این سفر اعتماد به خدا کنید. تکیه به خدا کنید. با اتکاء به خود حضرت حق نه اسم الله، بسم الله و بالله. نمی شود در وادی ولایت قدم گذاشت بدون استعانت از اسم الهی و حضرت حق. در این سفر هدف کجاست؟ مقصد خداست. در زیارت امام، انسان به لقاءالله می رسد، البته «و الی ابن رسول الله». سیر ما به سوی خدای متعال از وادی ولایت امام عبور می کند. آنهایی که میگویند زیارت شرک است این را درک نمی کنند که زیارت سیر الی الله است، که این سیر از وادی ولایت امام اتفاق می افتد و هیچ وادی دیگری برای این سیر نیست، همه راههای دیگر بسته است. «و الی الله و الی ابن رسول الله». حال در این سفر عظیم و این سیر با عظمت سرمایه من چیست؟ «حسبی الله توکلت علی الله اللهم الیک قصدت و ما عندک اردت». بعد فرمود زبانتان به ذکر الهی مشغول باشد و هر قدمی که بر میدارید گاهی ثواب یک حج دارد. یعنی به اندازه یک حج سیر الی الله در یک قدم واقع می شود، اگر انسان زیارتش زیارت صحیح بود، با مقدمات بود، آماده بود، در هر قدم گویی یک حج رفته و برگشته. اینقدر از تعلقاتش رها می شود، آزاد می شود، ثواب در هر قدم منظور می شود. و اینکه وقتی آمدید غسل کنید ، لباس تمیز بپوشید ، ذاکر باشید ، زبانتان به توحید متوجه باشد و به محیط متوجه نباشد، چون به سوی ولی خدا می روید. بعد وقتی آمدید آن اذن دخول فوق العاده را بخوانید. اجازه بگیرید از خدای متعال و رسولش و از امام و ملائکه و با اذن وارد بشوید. اجازه ای که می گیرید نگاهتان به فضل امام باشد، نگاه انسان به خودش نباشد. آخرین جمله اذن دخول این است که «فاذن لی فی الدخول افضل ما اذنت لاحدا من اولیائک»، بهترین اجازه ای که برای ورود به ساحطتان به هر کدام از اولیاءتان داده اید، بهترینش را به من بدهید. سلمان چطور مأذون است؟ آنطور اجازه ای به من بدهید. چون وادی امام یک وادی دارای مقامات است و ممکن است باب اول به روی من گشوده شود ولی باب دوم گشوده نشود. آن اذنی که به بهترین اولیائتان می دهید که همه درها باز می شود و همه مقامات را سیر می کنند، به من هم بدهید. «و ان لم اکن اهلا لذلک فانت اهل لذلک»، من صلاحیت این اذن را ندارم ولی مهمان شما هستم و شما چنین ظرفیتی دارید که به من هم مثل سلمان اجازه ورود بدهید، مثل ابوذر اجازه ورود بدهید، البته این طمع زیادی است ولی این طمع با فضل امام امکان پذیر است. در روایات است که اگر کسی فضل خدا را مشاهده کرد امیدوار می شود. امیدواری حاصل شهود فضل است. اگر کسی فضل امام را در ابتدای ورود به حرم دید، اذن دخول که گرفت، و حالات و وارداتش، به او فضل امام را نشان داد، آنوقت طمع می کند و می گوید این کافی نیست، آن اجازه ای که به سلمان دادی به من بده.

انسان عبد خداوند یا عبد امام(ع)

فرمود بعد وارد شوید و عتبه را ببوسید. یک بزرگی نقل کردند که ملا آقا دربندی به مرحوم شیخ مرتضی انصاری، فقیه بزرگ شیعه، عرض کرد آقا شما مرجع شدید اجازه می دهید شیعیان عتبه و آستان امیرالمومنین(ع) را ببوسند؟ ایشان فرموده بودند نه. ملا آقا در بندی تعجب کردند، علت را جویا شدند، ایشان فرمودند عتبه امیرالمومنین(ع) را سلمان می بوسد، حسنین می بوسند. ما جای پای زوار حضرت ابالفضل را می بوسیم.

این مسأله عجیبی نیست. بطور مثال در حضرت آدم یک شعاعی از روح بود: «فاذا نفخت فیه من روحی»، به ملائکه، به جبرئیل، به میکائیل گفتند: «اسجدوا لآدم». و این در حالی است که خود کلمه روح در حرم امام رضا(ع) است، بوسیدن عتبه حضرت که چیزی نیست، خیلی واضح است که اینها غلو نیست.

البته سجده بر آدم هم عبادت آدم نبوده، امیرالمومنین(ع) فرمودند این تواضع در مقابل آدم و عبادت خدای متعال بود. ما خدای متعال را عبادت می کنیم، هیچ گاه ائمه را عبادت نمی کنیم. از وجود مقدس ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) این حدیث نقل شده است که حضرت فرمودند: به همه بگویید احدی از ما نگفته ایم مردم عبد ما هستند، همه عبد الله هستند. «وَ لَكِنِّي أَقُولُ النَّاسُ عَبِيدٌ لَنَا فِي‏ الطَّاعَةِ مَوَالٍ لَنَا فِي الدِّين‏»(8) ولی در مقام طاعت عبد ما هستند، هرچه گفتیم باید گوش کنند. این هم که ما در در اذن دخول می گوییم: «عبدک و ابن عبدک و ابن امتک». بنده تو و بنده زاده تو دم در حرم ایستاده، این مقصود این بنده است، بنده در طاعت. در بقیع بودم یکی آمد و گفت شما مشرک هستید و کتاب را از من گرفت گفت اینجا عبارت «عبدک» دارد. گفتم قرآن را خوانده اید؟ احکام عبید و اماء قرآن را بلد نیستید؟! احکام عبید و اماء قرآن یعنی اینکه آن کسی که برده است، مولای خودش را می پرستد؟ این عبد در طاعت است و عبد در عبادت نیست. ما نسبت به ائمه(ع) عبد در طاعت هستیم. اختیار با خود انسان است. می خواهد عبد باشد یا نباشد. اگر عبد امام رضا(ع) نشد، عبد نفسش می شود، عبد شیطان می شود. راه دیگری وجود ندارد که ما خیال می کنیم اگر مطیع امام نشدیم آزادیم. ما امرمان دائر بین بندگی خدا و بندگی بت است، بین پرستش شیطان و نفس و پرستش حضرت حق است. ما که آزاد از پرستش نیستیم. اگر مطیع در مقابل ولی الله نبودیم، مطیع در مقابل شیطان می شویم، «و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت» و شیطان ولایت بر ما پیدا می کند، فرمان می دهد: «امرنهم». یک دسته از فرمان شیطان خلاص هستند، آنهایی که به وادی ولایت و بعد به وادی توحید راه پیدا می کنند. والا شیطان به بقیه راه پیدا می کند و می تواند. «لامرنهم» فرمان می دهد، دستور می دهد، اگر انسان از امام تبعیت نکرد، مطیع شیطان می شود.

درک زیارت جامعه با تجلی کبریای الهی در دل

بعد که انسان وارد حرم شد، آنوقت سلام ها شروع می شود. هر سلامی، سلامی به شانی از امام است. در زیارت جامعه کبیره ملاحظه فرمودید اولش صد تا تکبیر است. تا گردی از کبریای الهی بر دل انسان ننشیند، انسان درکی از زیارت جامعه پیدا نمی کند. این تکبیرها از باب این نیست که انسان مبتلا به غلو نشود، چون چیزی در این زیارت نیست که غلو باشد. زیارت جامعه کبیره زیارت ضعفای شیعه است. در فرازی از جامعه می فرماید: «موالی لا احصی ثناءکم»، اینکه وصف امام نیست. ولی تا کبریای الهی در دل انسان تجلی پیدا نکند، درکی از زیارت جامعه واقع نمی شود. انسان نمی فهمد که «التامین فی محبة الله، المخلصین فی توحید الله، محال معرفة الله» یعنی چه. باید یک گردی از آن کبریا بر دل انسان بنشیند تا آنموقع انسان مقامات امام را در زیارت جامعه ذیل کبریای الهی بفهمد. اگر آنوقت انسان مودب وارد شد، در هر سلامی به هر شانی از شئون امام، بابی به سوی توحید باز می شود. امام اگر «باب الله» است هر مقامی از مقامات امام دری به سوی خداست و هر سلامی که انسان می دهد یک جوابی از همان مقام می آید و بابی از همان مقام به سوی انسان گشوده می شود و انسان با هر سلامی مقرب می شود و یک در از وادی توحید به سوی او باز می شود. حال اگر انسان آنچه به دست آورده را حفظ کند و از دست ندهد، در زیارت بعدی در هر سلام یک مقام دیگری از همان وادی به سویش باز می شود.

به حضرت عرض کردند آقا ما در محضر شما می آییم حالمان خوش است، بیرون می رویم حالمان عوض می شود، آیا ما منافقیم؟ حضرت فرمودند: نه این خطوات شیطان است و از شما می گیرد. اگر حفظ کنید آنچه را که وصل کردید «لَوْ تَدُومُونَ عَلَى الْحَالَةِ الَّتِي وَصَفْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِهَا لَصَافَحَتْكُمُ‏ الْمَلَائِكَةُ وَ مَشَيْتُمْ عَلَى الْمَاء»(9) ملائکه با شما مصافحه می کنند و اهل عالم ملکوت می شوید و مثل ملائکه روی آب راه می روید. اگر ان شاء الله ما در حرم امام که می رویم، آنچه بدست می آوریم حفظ کنیم، و با هر بار زیارت کم کم افزایش پیدا کند، به مرور زمان درهای ملکوت به سوی انسان باز می شود. به شرط آنکه انسان دیگر از حرم بیرون نیاید، علی الدوام در حرم امام بماند.

زیارت امام رضا(ع)، محور اقامه تشیع

در خصوص زیارت امام رضا(ع) یک روایتی است در کامل الزیارات، که از امام جواد(ع) سؤال شد، آیا زیارت جدتان افضل است یا زیارت پدرتان؟ فرمود زیارت پدرم، چون پدر مرا فقط شیعیان کامل و 12 امامی زیارت می کنند.

حال سوال از اینست که اگر هر دو را یک شیعه 12 امامی زیارت کند، کدام افضل است؟ شاید نکته جواب این است که زیارت این همه ثوابش برای اقامه ولایت است. با زیارت، اقامه ولایت می شود و با زیارت امام رضا(ع) اقامه ولایت 12 امامی و اقامه تشیع 12 امامی می شود. و اتفاقا این طور هم بوده، امام رضا(ع) با هجرت خودش جغرافیای اسلام را تغییر دادند و امام زاده ها را که بیوت النور هستند دور خودشان جمع کردند و اصلا جغرافیای شیعه از نظر جامعه شناسی این طور شکل گرفته که هجرت امام رضا(ع) این منطقه را منطقه شیعی کرد. که هم صفویه و دولت شیعی و الان هم الحمد لله آخرین مدلی که قبل از ظهور متصور است حکومت فقیه عادل است و بعد ان شاء الله ظهور است. ان شاء الله هیچ مدل دیگری واسطه نیست. زیارت امام رضا(ع) محور اقامه تشیع است و در تاریخ هم واقعیت همین است که اصلا امام جغرافیای دنیای اسلام را با هجرتشان بهم زدند، کاملا واضح است. زیارت امام محور اقامه ولایت است. کسیکه به زیارت ایشان می آید، از در خانه باید فانی باشد. آنوقت ولایت اقامه می شود. همانطور که الان اربعین در عراق دارد اقامه تشیع می کند.

آمیخته شدن اهداف دیگر با زیارت امام رضا(ع)

با زیارت امام رضا(ع)، اقامه دین و تشیع می شود. زیارت امام محور اقامه اسلام است، خیلی امر عظیمی است. این نباید با توریزم آمیخته شود. شهر امام رضا(ع) که محور زیارات است، زائر از در خانه اش راه می افتد هر قدمی که برمی دارد ثواب یک حج است، ملائکه به استقبالش می آیند، ملائکه بدرقه اش می کنند، تا دم قبر تشییعش می کنند، چنین شهری نباید با صنعت توریزم غرب آمیخته شود. کسی که قصد حرم امام(ع) را کرده است نباید با دو هدف بیاید. من نمی گویم آن کسانی که دست اندر کار این امور هستند مستقیما یک چنین قصدی دارند، ولی بعید است که برنامه ریزان کلان ندانند توسعه غربی، مقابل زیارت امام رضا(ع) است. و خوب می دانند که زیارت ائمه(ع) مانع توسعه به مفهوم غرب می شود. البته الگوی توسعه به تعبیر مقام معظم رهبری، ایرانی اسلامی چیز دیگری است. یعنی آمیختن آن و تغییر دادن آن به نفع اسلام. و توریزم غرب از ارکان توسعه غربی است، در جامعه اخلاق مادی ایجاد می کند. شهرکهایی درست می کنند با انواع ابتهاجات مادی، تا انسان از این طرف بیاید و از آن طرف بیرون برود سه روز طول می کشد. مثل اعتکاف که وقتی انسان سه روز اعتکاف معنوی دارد وقتی بیرون می آید باورش نمی شود که چرا دنیا اینقدر شلوغ است؟ آنوقت اینها سه روز اعتکاف مادی می کنند، از آنطرف که بیرون می آیند دچار نوعی ابتهاجات مادی می شوند که گاهی ابتهاج هم نیست، دلهره ها و ترکیب برخی از حالات روانی است، یک اعتکاف سه روزه.

حال اگر در جوار امام رضا(ع) چنین اتفاقی بیافتد معنایش این است که این عبادت و این فضیلت، خدای نکرده تحت الشعاع صنعت توریزم غرب قرار می گیرد. و این قطعا در دراز مدت برای اقتصاد هم مفید نیست.

یک آقایی خواب دیده بود که در صحن اسماعیل طلا مامورانی بودند که می نوشتند هر کس چند بار زیارت آمده. ایشان عرض کرد که من 31 بار زیارت آمده بودم، ولی نوشته بودند 1 بار. وقتی علت را جویا شدم، گفتند برو از آقا بپرس. آقا فرمودند فقط این یک بار را به خاطر ما آمده ای و بارهای قبل آمیخته با اهداف دیگر بوده. این زیارتی که هر قدمش یک حج است حیف نیست با اهداف دیگر آمیخته شود؟ بی شک صنعت توریزم غرب ضد زیارت امام رضا(ع) است.

چرا در قم که یکی از شهرهای زیارتی است می خواهند شهر فرودگاهی بزنند ؟! چرا در حرم امام رضا(ع)؟! در جای دیگری بزنند. من به پشت صحنه این مساله خوش بین نیستم. ولی در روی صحنه ممکن است آدمهایی واقعا قصدشان خیر باشد، ولی پشت صحنه این امور واضح است که اینها ضد زیارت هستند. در تابستان ورودی مشهد و ورودی حرم را آمار بگیرید، مقایسه کنید. زمان وقوف زائر را در مشهد و زمان حضورش را در حرم مقایسه کنید. این نشان می دهد که چقدر در حرم و چقدر جای دیگر است. چرا مشهد باید اینطور باشد؟ اینجا مبدأ نزول همه خیرات است. یک زیارت هفتاد هزار حج مقبول؟ این را با چه چیزی می شود عوض کرد؟ با کدام خرید و فروش؟ با کدام سود؟ با کدام معادله مادی این را می شود عوض کرد؟ جایگزینی برای آن نداریم. شهر امام رضا(ع) باید طوری سامان داده شود که زائر از هر کجای دنیا می آید، چند روز معتکف باشد، هر چه می بیند صحنه های ابتهاجات معنوی باشد. بیرون که جنبه های ابتهاجات مادی فراوان است. اینجاست که حجب معنوی برداشته می شود. در باب قم هم من این را عرض کردم که در قم شهرک توریستی لزومی ندارد. فرودگاه می خواهید بزنید، بزنید. اما شهرک توریستی هواپیمایی در قم برای چه؟ قم یک شهر کویری است. یک آقایی از محققین تاریخ می گفت که قم یک شهر جلگه ای خوش آب وهوا بوده، از زمان ظهور نبی اکرم(ص) در اینجا کوه نمک بالا آمده و جغرافیای طبیعی قم عوض شده است. حضرت در خطبه قاصعه وقتی مکه را توصیف می کنند می گویند ببینید حضرت حق خانه اش را کجا آورده؟ برای اینکه خشوع اتفاق بیفتد. می توانست در آبادترین سرزمین ها با قرای به هم نزدیک، سرزمین های آباد، از طلا و نقره و جواهرات خانه اش را درست کند. که در این صورت دیگر حج نمی شد. من اصلا اهل انتقاد نیستم چون انتقاد بدون پیشنهاد اصلا صفت خوبی نیست. وقتی کار دست خود ما می افتد می بینیم خیلی سخت تر از این حرفها است که بیرون گود بنشینی و به آنهایی که وسط گود دارند کار می کنند، اشکال کنی. اخلاقم این نیست. ولی این توجهش خوب است که بالاخره محضر امام رضا(ع) جایی بشود که کانون معنویت در کل جهان باشد، نه فقط در ایران. هر کسی اینجا بیاید معتکف معنوی باشد، و دست پر بیرون برود. البته در حال حاضر هم اینطور است، نه اینکه نیست، ولی محاسبه این امر لازم است. والسلام...

پی نوشت ها:

(1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏4، ص: 585

(2) المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، ص: 472

(3) من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 613

(4) بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏24، ص: 303

(5) كامل الزيارات، النص، ص: 111

(6) كامل الزيارات، النص، ص: 224

(7) من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 602

(8) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 187

(9) الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 424






Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب


صفحه اصلی | ارتباط با ما | آرشیو | جستجو | پیوندها | لیست نظرات | درباره ما | نظرسنجی | RSS | ایمیل | نسخه موبایل
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه