دولت باید به اروپا باج بدهد تا تحلیل کیهان محقق نشود!
کد خبر: ١٥٩٩٣٦ تاریخ انتشار: ١٨ تير ١٣٩٨ - ١٠:٣٦
صفحه نخست » آخرین اخبار
دولت باید به اروپا باج بدهد تا تحلیل کیهان محقق نشود!

 روزنامه‌ای که به یکی از نمایندگان لیست امید مجلس تعلق دارد دیروز در یادداشتی خواسته تا روال باج‌دادن به اروپا از سرگرفته شود تا تحلیل روزنامه کیهان محقق نشود، در بهترین حالت این جماعت چنان در دغدغه‌های حزبی یا جناحی غرق شده‌اند که فراموش کرده‌اند کیهان آنچه می‌خواهد منافع ملی است و مقاومت در برابر زورگویی اروپایی‌ها و آمریکا، همه اینها در حالی است که در یکی دیگر از این روزنامه‌ها عدم ایستادگی شاهان قاجاری در برابر متجاوزین تقبیح شده است.
روزنامه همدلی در یادداشت صفحه اول خود با عنوان «تحقق رؤیاهای کیهانی» به آغاز گام دوم کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران پرداخت و نوشت: «بسیاری از کارشناسان و خصوصاً دلسوزان کشور سعی کرده‌اند دولت روحانی را به خویشتنداری بیشتر ترغیب کنند. بی‌تردید دکتر روحانی هیچ‌گاه به فروپاشی کامل برجام راضی نیست، زیرا برجام سند موفقیت دولت اوست و چه‌بسا نابودی کامل برجام، بیشتر به زیان شخص روحانی و دولت او برمی‌گردد.»
در این مطلب آمده است: «بااین‌حال کسانی که بیشتر از همه از این رفتار دولت و خصوصاً به پایان رسیدن مهلت 60 روزه خوشحال‌اند، دوستان کیهان‌نشین‌اند که همه آرزوی آنها از ابتدای شکل‌گیری برجام نابودی و امضا نشدن آن بود و اکنون که دولت گام دوم کاهش تعهدات برجامی را، آن‌هم براساس بند 36 برجام برداشته است گویی که بخشی از آرزوی آنها عملیاتی شد.»
نویسنده با بیان تکراری این گزاره که «برجام توانست سایه سنگین جنگ را از سر کشور بردارد» آورده است: «هر چه که دولت ایران گام‌های تندتری را برای خروج از برجام نیم‌بند برمی‌دارد، عملاًً همان خواسته دوستان کیهانی را اجرا می‌کند و بیش از آنکه رؤیا و شعارهای دولت دوازدهم را که توسعه و رفاه و آسایش مردم بود، محقق کند، رؤیاهای دوستان کیهانی را محقق خواهد ساخت.»
شایان ذکر است فارغ از انتقاداتی که به ابعاد مختلف برجام از ابتدا تاکنون وجود دارد، مسیر کنونی که دولت دوازدهم در قبال برجام در پیش گرفته، راه صحیحی است که بارها کیهان به خاطر منافع ملی، بر لزوم آن تأکید کرده است؛ اما نکته قابل تأمل آن است که مدعیان اصلاحات و دگم‌اندیشانی که خود را پشت نقاب وطن‌دوستی و ملی‌خواهی پنهان کرده‌اند، آن‌قدر مقاصد حزبی و سیاسی و امیال شخصی برایشان اهمیت دارد که هنوز هم حاضرند منافع و مطالبات ملی را به مسلخ ببرند و از خویشتنداری (بخوانید انفعال و سازش) سخن بگویند. بدون تردید در فضای کنونی و به‌ویژه بعد از تحریم‌های ظالمانه و فشار حداکثری نظام سلطه علیه جمهوری اسلامی و همچنین اتهام‌زنی به ایران و تنش‌زایی در منطقه (در حادثه انفجار نفتکش‌ها در خلیج فارس و دریای عمان) و نیز تحریم‌های اخیر، هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که حرف از لزوم خویشتنداری زده شود!
مصدق؛ ملی‌شدن نفت و آمریکایی‌ها
در حالی روزنامه طیف موسوم به اصلاح‌طلب دولت را به عدم مقاومت در برابر زورگویی اروپا دعوت می‌کند که دیگر روزنامه این جناح قاجاریه را برای عدم مقاومت در برابر متجاوزین تقبیح کرده است! روزنامه شرق در شماره دیروز خود به نکته جالب توجهی از ملی‌شدن صنعت نفت ایران‌ اشاره کرده است: «...ملی‌شدن صنعت نفت ایران در دوران دکتر مصدق چیزی نبود جز چنگ‌زدن آمریکا به منافع انگلیس که تا آن تاریخ در چنگال انحصاری بریتانیا بود. ایران به دلیل بی‌عرضگی حکومت‌های وقت در دوران قاجار همواره پذیرای قدرت‌های بزرگ بوده؛ جداشدن قفقاز و کشورهای شرق ایران کنونی نمونه‌هایی از چنگ‌اندازی قدرت‌های آن زمان بر سرزمین و امکانات کشورهای ضعیف و توسری‌خور بوده است. اینکه ایران پس از انقلاب اسلامی شعار «نه شرقی و نه غربی» را سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داده، نمونه‌ای از واکنش به حرکت زورمندان جهانی است.»
چنان‌که خواندید این روزنامه ملی‌شدن صنعت نفت در زمان دکتر مصدق را چنگ‌اندازی آمریکا بر منافع انگلیس عنوان کرده است. یعنی به عبارتی بزرگ‌ترین‌ اشتباه دکتر مصدق را در زمان ملی‌شدن صنعت نفت ایران به صراحت نوشته و آن عبارت است از پناه‌بردن از دست روباه (انگلیس) به گرگ (آمریکا).
زمان ملی‌شدن صنعت نفت ایران در دوره پهلوی پسر بوده است. دقیقا مشخص نیست چرا نویسنده پس از آن جمله که به ملی‌شدن صنعت نفت ایران‌ اشاره کرده بلافاصله به بی‌عرضگی شاهان قاجار پرداخته در از دست دادن مناطق قفقاز. در بی‌عرضگی شاهان قاجار شکی نیست اما شاهان پهلوی چیزی فراتر از این یعنی دست‌نشانده سلطه‌جویان عالم بودند. فتحعلی شاه برای قفقاز قریب به هفت سال جنگید اما محمدرضا پهلوی به راحتی بحرین را بخشید و پدرش رضاشاه مناطق شرق ایران یعنی هرات را به یغما داد.
نمی‌گذارند کار کند!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «تفکر آقای روحانی به شکلی است که ایشان ایده‌های خوبی برای مدیریت کشور داشتند و در شرایط کنونی نیز دارند که اگر موانع موجود اجازه می‌داد وضعیت امروز کشور به مراتب بهتر از وضعیت کنونی بود. مراکز و کانون‌های قدرت که به‌صورت موازی در کنار دولت قرار داشتند موانع متعددی پیش‌روی دولت آقای روحانی گذاشتند و آقای روحانی بیش از آنکه انرژی خود را صرف اجراکردن ایده‌های خود کند به دنبال برداشتن این موانع بود».
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «همه مشکلات کشور را نمی‌توان به گردن دولت انداخت و سایر قوا نیز به همین اندازه در وضعیت کنونی کشور نقش دارند. این در حالی است که همکاری لازم در این زمینه با دولت آقای روحانی صورت نمی‌گرفت و دولت بدون کمک سایر قوا به دنبال حل مشکلات مردم بوده است. آقای روحانی وعده‌های زیادی برای تحقق مطالبات مردم داده‌اند. با این وجود به دلیل همین موانع تاکنون این وعده‌ها به‌صورت کامل محقق نشده است».
اکنون 6 سال از عمر دولت روحانی سپری شده است. در این میان مدعیان اصلاحات به جای مطالبه‌گری از قوه مجریه و ارائه گزارش عملکرد به افکار عمومی، با توهین به شعور مردم، قصور و تقصیرها را به گردن دیگران می‌اندازند.
چندی پیش «علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات با‌ اشاره به اختیارات گسترده دولت روحانی گفته بود: «در این شرایط همه معتقدند دولت فشل است و از اختیارات خود استفاده بهینه نمی‌کند. از طرف دیگر مدت‌هاست که شاهد تشکیل نهاد جدیدی تحت عنوان شورای عالی هماهنگی اقتصادی متشکل از سران قوا و به ریاست رئیس‌جمهور با اختیارات بسیار بالا و فراقانونی هستیم. بدین نحو که اگر چیزی را مصلحت دیدند که در قانون وجود نداشته می‌توانند اجرا کنند و بعداً به مجلس مراجعه کرده و آن را قانون کند. آقای رئیس‌جمهور در این حد اختیارات دارد اما اتفاق خاصی نیفتاده است».
دسیسه چند وجهی ماکرون
روزنامه ایران دیروز در گزارشی با عنوان «پیشنهاد مکرون به روحانی چه بود» نوشت: «آنچه پیداست اینکه مکرون که برای دومین بار در نزدیک به دو هفته گذشته با همتای ایرانی خود تماس گرفت دو هدف مشخص را پیگیری می‌کند؛ متقاعد کردن ایران به نشستن پشت میز مذاکره با باقی‌ماندگان برجام برای انجام مذاکراتی فراتر از گفت‌وگوهای فنی و چاره‌جویی برای نگه داشتن اندک بارقه‌های امید جهت حفظ این توافق خواستی بود که رئیس‌جمهوری فرانسه از قبال آن می‌کوشد ابتدا مانع از واگرایی سیاسی ایران و غرب نسبت به برجام شود تا به این ترتیب با متقاعد کردن مقام‌های ایرانی به‌وجود گزاره مشترک میان کشورهای اروپایی و جمهوری اسلامی یعنی محقق کردن خواسته‌های اقتصادی آن دست کم مانع از توقف رایزنی‌های سیاسی شود و از سوی دیگر در اندک فرصت باقی مانده عملیات نجات برجام را با معتبر کردن گزینه‌های روی میز از جمله راه‌اندازی مؤثر «اینستکس» و فراهم کردن امکان فروش نفت ایران احیا کند.»
این گزارش می‌افزاید: «چنانکه از بیانیه کاخ الیزه درباره محتوای گفت‌وگوی تلفنی یک ساعته شنبه شب روحانی و مکرون به نظر می‌رسد، طرفین به توافق رسیدند تا شرایط از سرگیری گفت‌وگو بین ایران و 1+4 را تا ۹ روز دیگر (۱۵ ژوئیه/۲۴ تیر) بررسی کنند. گرچه این اقدام با هدف جلب رضایت ایران جهت باز نگه‌داشتن روزنه‌های‌ حفظ برجام صورت می‌گیرد و به نظر می‌رسد پاریس تا الان موفق شده نظر مساعد ایران را برای برگزاری چنین نشستی به دست آورد اما بی‌تردید این موافقت در گرو برداشتن چند گام عملی در مسیر تحقق خواسته‌های برجامی کشورمان است چه طی دو ماه گذشته ایران با برگزاری نشست نمادین و فارغ از راهکار عملیاتی وزرای خارجه ایران و 1+4 مخالفت
کرده بود.»
اروپا نه به تعهداتی که در برجام زیر آن را امضا کرده بود، پایبند ماند نه به قول‌ها و وعده‌هایش پس از خروج آمریکا از توافق. عمل به تعهدات امضا شده در توافق، چه نیازی به مذاکره مجدد دارد؟ بدتر اینکه انفعال دولت در برابر این نقض عهد و تداوم اجرای تعهدات برجامی از سوی ایران، سیگنال ماندن ایران در برجام به هر قیمت را به اروپا فرستاد. در همین حال کاهش میلیمتری تعهدات ایران، وضوح این پیام خطرناک را پایین نمی‌آورد. اروپایی‌ها بارها خواستار محدودیت توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران شده‌اند. آنها به‌ویژه شخص رئیس‌جمهور فرانسه همواره بر ‌اشتراک استراتژی با آمریکا بر سر براندازی نظام اسلامی تصریح کرده‌اند. اصرار بر مذاکره از سوی ماکرون، حتی شاید نگاهی هم به استفاده انتخاباتی ترامپ از مذاکره داشته باشد. مذاکره مجدد در این شرایط قطعا مترادف با بالابردن پیدایی آن سیگنال، بازی با سرنوشت ملت و یک خیانت آشکار است.
اروپا چشم انتظار منفعل‌ها
روزنامه اعتماد روز گذشته در یادداشتی نوشت: «در حال حاضر كاهش تعهدات ايران در قالب برجام كه 2 ماه پيش مرحله اول آن انجام و گام دوم آن روز گذشته كليد خورد، در مقابل جهانيان و سازمان‌هاي بين‌المللي مربوطه مي‌تواند پاسخگوي موضع خود باشد. هرچند كه اكنون آمريكايي‌ها به دنبال آن هستند كه موضوع ايران را در آژانس بار ديگر به جريان اندازند... در حال حاضر اروپايي‌ها به نفع‌شان نيست كه تنها منتظر بايستند كه چه اتفاقي در آينده رخ مي‌دهد. آنها اكنون يك پيش‌بيني سياسي را نيز مدنظر دارند. آنها معتقدند كه دوره دولت فعلي ايران رو به اتمام است و افرادي نامزد انتخابات خواهند شد كه ممكن است به دوره‌اي بازگرديم كه بار ديگر ايران غني‌سازي 20 درصدي اورانيوم را به مانند دوره آقاي احمدي‌نژاد كليد بزند. آنها اين احتمال را مي‌دهند كه اگر بخواهند لغزش داشته باشند در انتخابات آينده اگر فردي روي كار آيد كه غني‌سازي را تسريع كند همان مسئله‌اي كه پيش‌تر رخ داد ادامه پيدا مي‌كند.»
متأسفانه جریان مدعی اصلاح‌طلبی در حالی همچنان در مسائل مربوط به منافع ملی به نگاه از دریچه تنگ منافع جناحی و حزبی خود نگاه می‌کند که اساسا مسئله ما با غرب یک موضوع داخلی نبوده و با اصل و هویت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در ارتباط است.
چنین نگاهی ادامه همان دیدگاه آقای ظریف است که مهرماه 93 در جمع اعضای شورای روابط خارجی آمریکا گفته بود: «اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می‌شود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلاً در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته‌ای با جامعه بین‌المللی در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافق‌هایی کردیم و تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد!» 




Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب


صفحه اصلی | ارتباط با ما | آرشیو | جستجو | پیوندها | لیست نظرات | درباره ما | نظرسنجی | RSS | ایمیل | نسخه موبایل
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه