چهل سال انقلاب؛ چند‌گزارش مستند
کد خبر: ١٥٩١٤٧ تاریخ انتشار: ١٥ بهمن ١٣٩٧ - ١٣:٥٨
صفحه نخست » یادداشت
چهل سال انقلاب؛ چند‌گزارش مستند

 نسخه انقلاب در کفایت و بن‌بست‌شکنی، معجزه می‌کند. پیروزی انقلاب، معجزه نمایان است، همچنان که بقا و گسترش نفوذ آن به رغم نقشه‌های دشمن، هر کدام معجزه‌ای قابل مشاهده است. اگر در موضوع اقتصاد و عدالت اجتماعی هنوز لنگ می‌زنیم، علت در عمل نکردن به این نسخه است. درباره هویت و کارکرد انقلاب، چند گزارش مستند از میان هزاران روایت مشابه، سزاوار بازخوانی است.
1- ایران یا آمریکا؛ کدام طرف به قول مایک پمپئو «چهل سال است شکست می‌خورد»؟ طبق گزارش‌های متعدد محافل غربی، ایران به هشتمین قدرت نظامی، سیزدهمین قدرت سیاسی و هجدهمین قدرت اقتصادی دنیا تبدیل شده است. روزنامه واشنگتن تایمز آبان 94 نوشت «نفوذ آمریکا در خاورمیانه به خاطر طراحی و نفوذ ایران رو به نابودی است». شاول شای معاون پیشین شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی دی ماه 96 در اسرائیل هیوم نوشت «سال 2016 به واسطه پیروزی‌های چشمگیر ایران و متحدانش در عراق و سوریه و یمن و لبنان، یکی از پرموفقیت‌ترین سال‌ها در تاریخ حکومت اسلامی بود». مدتی بعد، امریکن اینترست گزارش داد «ایران در سال 2016 میلادی، به عنوان هفتمین قدرت برتر دنیا در زمره 8 قدرت بزرگ قرار گرفت».
2- دقیقا در همین دوره پرتلاطم بود که «هرتسل هالوی» فرمانده رکن اطلاعات در ستاد کل ارتش اسرائیل به مدیران مجموعه خود گفت «از ابتدای انقلاب 1979، ما 3 برابر رشد علمی داشته‌ایم اما رشد علمی و فنی ایران 20 برابر شده. آنها به برتری فنی نزدیک می‌شوند. جنگ واقعی در آینده نیست؛ همین امروز جریان دارد. برداشتن فاصله 30 سال پیش ایران با ما، برای ما بسیار پرهزینه خواهد بود. جنگ امروز، جنگ ذهن‌هاست و تبلیغات طرف مقابل می‌تواند روحیه اسرائیلی‌ها را درهم بشکند». در نظرسنجی از 21 هزار نفر از سیاستمداران، مدیران و نخبگان آمریکایی که هرسال توسط US News انجام می‌شود، ایران سال گذشته در رتبه 13 قدرتمندترین کشورها قرار گرفت.
3- همین پمپئوی لافزن، سال گذشته هنگام ریاست سازمان سیا به MSNBC گفت «نفوذ ایران در منطقه در مقایسه با ۷ سال گذشته بسیار بیشتر شده و امروز، نفوذی بسیار فراتر از هفت سال گذشته دارد». چند هفته قبل بود که روزنامه گاردین نوشت «سال 2018، سال پیروزی ایران و شکست عربستان است. عربستان در لبنان، سوریه و یمن با شکست تمام روبرو بود و در مقابل، ایران توانست پیروزی‌های متعدد کسب کند». روزنامه تاگس‌اشپیگل نیز اخیرا نوشت «ایران پس از 40 سال به یک قدرت بزرگ تبدیل شده است».
4- این اقتدار از کدام سرچشمه می‌جوشد؟ ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور اسبق آمریکا در کتاب «1999، پیروزی بدون جنگ» تاکید می‌کند؛ ‏«انقلاب ایران در ظاهر جنبه ضد استبدادی داشت، اما در واقع انقلابی علیه تجدد [غربزده] و ارزش‌های غربی بود. همان قدر که از سرمایه‌‌‏داری تنفر داشت، از کمونیسم متنفّر بود. آنها را دو روی سکه مادی‌گرایی می‌دید. جوانان از انقلاب حمایت کردند، نه برای اینکه خواهان آزادی، شغل، مسکن و لباس بهتر بودند؛ چیزی را می‌خواستند تا بیش از مادیگرایی معتقد باشند. مردم ایران همان چیزی را به دست آوردند که انقلاب قول داده بود. جای انکار نیست که انقلاب اسلامی یک انقلاب واقعی اندیشه‌ها را ارائه داد و مردم با عشق و ایمان پذیرفتند».
5- ریچارد کاتم از ماموران سابق سیا و استاد دانشگاه پیتسبورگ است. جان والر رئیس‌ شبکه سیا در ایران می‌گوید «کاتم از افسران ویژه من بود.» کاتم در کتاب «ایالات متحده، ایران و جنگ سرد»، ضمن رد از سر هیجان بودن انقلاب اسلامی می‌نویسد: «نهضت [امام]خمینی به‌طور ناگهانی و سحرآمیز در ظرف چند ماه به وجود نیامد و سر بلند نکرد؛ ریشه‌هایش عمیقاً در گذشته ایران قرار دارد و به گذشته‌ای دور باز می‌گردد. واضح‌تر بگوییم: این جنبش، تداوم نهضتی برای دگرگونی بنیادین بود که بیشتر از یک قرن قبل نضج گرفته بود».
6- مکتب امام خمینی(ره)، سنجه اصلی انقلاب است. کریم سنجابی رهبر جبهه ملی، در دولت مصدق وزیر فرهنگ بود و در دولت موقت انقلاب، وزیر خارجه بازرگان شد. سایت ضدانقلابی گویانیوز 18 بهمن 1390 درباره علت انفعال احزاب غیر اسلامی در مقابل امام، خاطره جالبی نقل می‌کند: «پس از پیروزی انقلاب، گروهی از سیاسیون به کریم سنجابی گله‌مند بودند که چرا با به راه انداختن تظاهرات حزبی، از خمینی حمایت کرده بودند؟ سنجابی با پوزخند جواب می‌دهد که ما نه تنها هرگز قادر به کشاندن مردم به خیابان‌ها آن هم کمتر از 50 نفر نبودیم و همیشه در حسرت راهپیمایی میلیونی بودیم که خارج از بضاعت ما بود، بلکه این نفوذ شخصیت و کاریزمای آیت‌الله خمینی بود که ما را هم به دنبال خود می‌کشاند. این، واقعیتی تلخ است». فرخ نگهدار رئیس ‌گروهک فدائیان خلق (همکار فعلی شبکه بی‌بی‌سی) نیز 14 بهمن 1390 در گفت‌و‌گو با سایت میهن اذعان کرد «من از وقایع 15 خرداد 42 فهمیدم آیت‌الله خمینی نفوذ فوق‌العاده دارد و تکیه او بر توده‌های تهیدست است؛ در مقابل شاه که تکیه‌گاه مردمی نداشت و قدرت او ناشی از حمایت خارجی بود... من کاملاً عنوان «امام» را انتظار داشتم. او سد شکست‌ناپذیر شاه را شکست. این ایجاب می‌کرد نامی مانند رهبر و امام برای او انتخاب شود. ارزیابی مسعود رجوی نادرست بود. ما نفهمیدیم که نباید در مقابل استقرار نظام ایستاد».
7- شخصیتی چنان بزرگ که دشمنانش در برابر عظمت او احساس کوچکی می‌کنند، در آخرین ماه‌های عمر دنیوی خویش (۲ فروردین ۱۳۶۸) پیامی راهگشا صادر کرد؛ پیامی که باید مدیران مدعی ارادت اما تحریفگر مرام امام را واداشت بارها بخوانند. این پیام، نسخه پیروزی تضمین‌شده می‌باشد و جالب اینکه خطاب به مهاجرین جنگ تحمیلی است: «... همه می‌دانند که تحمل هشت سال فشار و سختی فقط برای اسلام عزیز بوده، لذا مسئولین باید در دفاع از اسلام محکمتر از همیشه با تمام توان در مقابل جهانخواران بایستند... آنها اگر بتوانند با نیروی نظامی، اگر نشد، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملی خویش و اگر هیچ کدام نشد، ایادی خودفروخته خود از منافقین و لیبرال‌ها و بی‌دین‌ها را که کشتن روحانیون و افراد بی‌گناه برایشان چون آب خوردن است، در مراکز ادارات نفوذ می‌دهند که شاید به مقاصد شوم خود برسند. و نفوذیها بارها اعلام کرده‌اند که حرف خود را از دهان ساده‌اندیشان موجّه می‌زنند.
من بارها اعلام کرده‌ام که با هیچ کس در هر مرتبه‌ای که باشد عقد اخوت نبسته‌ام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب‌الله، اصل خدشه‌ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پرونده‌های همکاری آنان با آمریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد... مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه‌ای مسئولین را از وظیفه‌ای که بر عهده‌ دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند...
امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پابرجا داشت. همه مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامی‌تان - به خیال خام خودشان - بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظه‌ای آرامتان نمی‌گذارند. البته ما از زحمات وزارت امور خارجه قدردانی می‌کنیم و آنها باید با جدیت به کار خود ادامه دهند که ان شاء الله در انجام وظیفه بزرگ الهی و سیاسی خود موفق خواهند بود». (صحيفه امام، ج‏۲۱، صفحات 326 تا ۳۲۹)
8- نمی‌شود سالی سه چهار بار حرم امام رفت اما خلاف نسخه امام و رهبری عمل کرد. آنها که از نام انقلاب و امام برای معتبر کردن خود بهره می‌جویند اما با عمل خود می‌گویند نباید به نسخه امام و انقلاب عمل کرد چون خسارت‌آمیز است، مصداق این حکم الهی هستند که؛ «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ الله عَلي حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَهًْ انْقَلَبَ عَلي وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَهًْ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبينُ. و از مردم کسی است که خدا را به زبان عبادت می‌کند؛ پس اگر خیری به او رسید، بدان دلگرم شود و چون آزمونی (ضرری) به او رسید، برگردد. او در دنیا و آخرت زیان کرده؛ این همان خُسران آشکار است».
9- حل مشکلات اقتصادی و عبور از تحریم‌ها شدنی است مشروط بر اینکه مسئولان به نسخه انقلاب برگردند. برخی طیف‌ها، کرامت متبلور در انقلاب را به اقتصاد محض فروکاستند. به نام معیشت، باورهای انقلابی را زدند، اما هم به آخرت برخی از مردم خسارت زدند و هم معیشت عمومی را در تنگنا گذاشتند؛ امتیازاتی که به دشمن دادند، بماند. آخرش هم ناجوانمردانه، قصور و تقصیر و جفای خود را پای انقلاب و نظام نوشتند و گفتند باید نظام را تعدیل و غرب‌پذیر کنیم تا هزینه ندهیم! خلاف انقلاب،‌ اشرافیت و امتیازطلبی پیشه کردند، بیماری خود را به جامعه سرایت دادند، از رانت‌خواران حمایت کردند، و نسخه انفعال در برابر دشمن پیچیدند، حالا نیز به سراب اروپا و FATF و INSTEX امیدوار می‌کنند و مجال توهین و تحقیر دشمن حقیر نسبت به ملت بزرگ ما را فراهم می‌کنند.
10- دوگانه «موشک و پوشک» یا «موشک و خودرو» که محافل طعنه‌زن روی آن انگشت می‌گذارند، اتفاق دوگانه درس‌آموزی است. هر وقت همت و روحیه انقلابی وارد حوزه مدیریت اقتصادی شد و رانت‌طلبی و زراندوزی رخت بربست، بساط ناکارآمدی و ناراضی‌تراشی نیز جمع می‌شود. هر مدیریتی که مانند حوزه موشکی شهید داد یا زیست انقلابی را تمرین کرد، می‌تواند طعم پیشرفت و خودکفایی را بچشاند. هر وقت مدیران اقتصادی ما، شهیدانه زیستن را برنامه خود کردند، پیشرفت حاصل خواهد شد. اگر وزارت خارجه و اقتصاد و ارشاد و ارتباطات و صمت و نفت ما، روحیه امثال شهید مزرجی را به جان خریدند، حتما خط دشمن می‌شکند.
11- آقای رحیم‌پور ازغدی از شب عملیات والفجر 8 نقل می‌کند که شهید مزرجی به شهید شوشتری گفت «امشب اگر عراقی‌ها ما را نزنند، کوسه‌ها می‌زنند. اگر هیچ کدام نزنند، لای سیم خاردار و تله‌های انفجاری گیر می‌کنیم. با محاسبات مادی، امشب نمی‌توانیم از آب رد بشویم. من امشب وارد آب می‌شوم تا به امام در جماران خبر بدهند که آقا! بچه‌ها به عشق تو زدند به خط. دیگر مهم نیست آن طرف خط برسیم یا نرسیم. وظیفه ما وارد آب شدن است، بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آن‌اش با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف قلبش آرام است، آن طرف می‌ترسد، توحیدش مشکل دارد». این روحیه ما را پیروز کرد و کمر صدام و آمریکا و اسرائیل را شکست؛ نه گردن کج کردن سمت دشمن. با حقوق نجومی و لکسوس‌سواری و ویلانشینی فقط می‌شود سربار بود، نه نوکر مردم و سرباز انقلاب. برخی مدیران اگر روحیه انقلابی داشتند، امضای وزیر خارجه شیطان بزرگ را تضمین نمی‌دانستند تا بعدا مجبور شوند بگویند «هر توافقی با آمریکا حتی ارزش جوهر خودکار را هم ندارد» اما همزمان، به شیاطین اروپایی اعتماد کنند!

محمد ایمانی




Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب


صفحه اصلی | ارتباط با ما | آرشیو | جستجو | پیوندها | لیست نظرات | درباره ما | نظرسنجی | RSS | ایمیل | نسخه موبایل
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه