دولتیترین روزنامه غیردولتی
یارانهخوارترین روزنامه کشور در سال 1398 طبق گزارش وزارت ارشاد، روزنامه «دنیای اقتصاد» است. این روزنامه در 8 ماه نخست سال 98 مبلغ 768 میلیون و 400 هزار تومان از دولت دوازدهم دریافت کرده است. «دنیای اقتصاد» البته تنها یکی از رسانههای مکتوب شرکت «دنیای اقتصاد تابان» است. شرکتی که مسئولانش از پستهای رده بالای دولتی هم برخوردار بودهاند. روزنامه انگلیسی «فایننشال تریبون» و هفتهنامه «تجارت فردا» هم متعلق به همین شرکت است. فقط کافی است تا نگاهی به شورای سیاستگذاری هفتهنامه «تجارت فردا» بیندازید تا متوجه ارتباط عمیق این شرکت با مسئولان دولتی سابق و حاضر شوید؛ افرادی مثل «عباس آخوندی»، «محمد نهاوندیان»، «مسعود نیلی»، «مسعود کرباسیان» و ... مسلماً در وزندهی به این شرکت برای جلب حمایتهای بیشتر دولتی بیتأثیر نبودهاند. این شرکت توانسته برای روزنامه «فایننشال تریبون» 206 میلیون و 160 هزار تومان و برای هفتهنامه «تجارت فردا» 174 میلیون و 97 هزار تومان یارانه دولتی در 8 ماه نخست سال 98 بگیرد تا مجموعا با رقم یک میلیارد و 148 میلیون و 657 هزار تومان پس از «گروه خبر» دومین شرکت رسانهای در بهرهمندی از الطاف یارانهای دولت تدبیر و امید باشد. اینکه این لطف قابل توجه دولت همسو با سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران هزینه شده است یا خیر سؤالی است که به سختی میتوان پاسخ مثبت برایش پیدا کرد. شاید مخاطبان عام روزنامه «دنیای اقتصاد» را با ذوقزدگیاش برای قرارداد خرید هواپیماهای ایرباس و بویینگ بشناسند؛ قراردادی که از 180 هواپیمایش تنها دو فروند ایرباس مرجوعی به ایران رسید. اگرچه «فایننشال تریبون» برای رصد محتوایی چندان در دسترس ما نیست اما دست کم میدانیم که «تجارت فردا» ویژهنامههای متعددی در جهت تطهیر سیاستهای صنعتی و اقتصادی رژیم پهلوی و تطهیر چهرههای دستاندرکاران آن کار کرده است. کافی است نگاهی به طرح جلدهای مختلف این نشریه با عکس تمام صفحه «رضا نیازمند» بیندازید؛ کسی که از کارگزاران رژیم پهلوی دوم بود و در تمجید و تجلیل از رضا پهلوی دو جلد کتاب با نام «رضا شاه» نوشت و او را چهرهای ضدآمریکا و انگلیس تصویر کرد. یا میتوانید به ویژهنامههایی که این نشریه برای «علینقی عالیخانی» منتشر کرد مراجعه کنید که چگونه یک عنصر بدنام ساواکی را که کشت و صنعت ایران را با خاک یکسان کرد، ناجی اقتصاد و صنعت ایران معرفی میکند. در روایتهای این نشریه اقتصادی معمولا نگاه مهربانانهای نسبت به انگلستان وجود دارد و این کشور از مداخلات در امور ایران تبرئه میشود!
دولتِ دوست
اینکه یک مقام دولتی علاقه خاصی به یک روزنامه منطقهای داشته باشد و حمایتهای بیدریغ دولتی را روانه آن کند در اولین روزهای دولت تدبیر امید در سال 92 تبدیل به خبر رسانهها شد. حسین انتظامی، معاونت مطبوعاتی وقت وزیر ارشاد بیش از 600 میلیون تومان یارانه به روزنامه «خبر جنوب» و بیش از 400 میلیون تومان یارانه به روزنامه «خبر ورزشی» اختصاص داده بود. با این کار او چیزی در حدود یک پنجم یارانههای مطبوعاتی کل کشور را تنها به دو روزنامه پرداخت کرده بود. آن هم روزنامهای مانند «خبر جنوب» که روزنامهای سراسری نبود و تنها در سه استان کشور توزیع میشد. قسمت جالب ماجرا اما شراکت حسین انتظامی با غلامحسین واحدیپور تبریزی در مؤسسه «مکتب خبر ایرانیان» بود. مؤسسهای که مالکیت روزنامه «خبر جنوب»؛ «خبر ورزشی»؛ «توریسم»؛ «خبر» و خبرگزاری «خبرآنلاین» را بر عهده داشت و نشان میداد علاقه آقای معاون به این مجموعه چندان بیدلیل نیست. بعدها خبرگزاری «خبرآنلاین» در قامت روابط عمومی دولت یازدهم و دوازهم ظاهر شد؛ حتی علاقه دوطرفه میان دولت تدبیر و «گروه خبر» به جایی رسید که علیرضا معزی از «خبرآنلاین» به معاونت ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور رفت. این علاقه دولتی به مجموعه «گروه خبر» با مدیریت غلامحسین واحدیپور تاکنون به شکلی مستمر ادامه پیدا کرده است. طبق گزارش اخیر وزارت ارشاد در هشت ماه نخست سال 98 روزنامه «خبر جنوب» 589 میلیون و 900 هزار تومان؛ «خبر ورزشی» 440 میلیون و 500 هزار تومان و «توریسم» 183 میلیون و 500 هزار تومان و مجموعا(به استثنای خبرآنلاین) یک میلیارد و 213 میلیون و 900 هزار تومان یارانه از دولت گرفتهاند. بر این اساس روزنامه «خبر جنوب» را میتوان در رده دوم یارانهخوارترین روزنامههای کشور جای داد. در این ردهبندی البته «گروه خبر» با بیش از یک میلیارد یارانه رتبه اول را دارد. «خبر جنوب» در عرصه مطبوعات با رؤیای ریاستجمهوری هیلاری کلینتون شناخته میشود. این روزنامه 19 آبان 1395 با تیتر «کلینتون اولین رئیسجمهور زن آمریکا شد» روی دکه آمد که نشان از شوق غیرقابل وصف مدیران این رسانه به هیلاری کلینتون داشت؛ این در حالی بود که برخلاف پیشبینیها دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شده بود. گاف روزنامه محبوب معاونت مطبوعاتی دولت یازدهم به اندازهای بود که مورد توجه نشریه آبزرور قرار گرفت و این نشریه با تمسخر تیتر زد: «کلینتون ترامپ را شکست داد؛ البته در یک روزنامه ایرانی!» خبرگزاری «خبرآنلاین» دیگر رسانه مجموعه «گروه خبر» نیز با 214 میلیون و 700 هزار تومان همتراز با خبرگزاری ایلنا بیشترین یارانه دولتی را در 8 ماه نخست سال 98 در میان خبرگزاریها گرفته است. خبرگزاریای که آگاهانه یا ناآگاهانه با دروغپراکنی بارها منافع ملی را قربانی بازیهای سیاسی خود کرده است. از شایعهسازی درباره زائران عراقی در ایران که تخریب رابطه دو کشور را به همراه داشت گرفته تا انتشار خبر کذب درباره فوت مرحوم سحر خدایاری ملقب به دختر آبی. آنها در آخرین نمونه با کپی-پیست کردن خبر یورونیوز از عنوان «کشته» برای سردار سلیمانی استفاده کردند و مدیرمسئول آن تحت پیگرد قضایی قرار گرفت. روزهایی نه چندان دور «خبرآنلاین» نهادها و رسانههای وابسته به دولت را با کنایه «نفتی» خطاب میکرد و از عدم وابستگی خود به پول نفت میگفت. روزگار حالا چرخیده و مدیران «خبرآنلاین» و «گروه خبر» هر کدام در دولت پست و سمتی برای خود دست و پا کردهاند. این روزها مؤسسه «مکتب خبر ایرانیان» و رسانههای وابسته به آن نفتیترین نهادهای فرهنگی ایران هستند.
کلهپاچه با شهرام جزایری به خرج دولت
روزنامه اعتماد را معمولا به صاحب امتیازش میشناسند. الیاس حضرتی نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی که در انتخابات دوره یازدهم مجلس رد صلاحیت شد؛ پیشتر به دلیل ارتباط صمیمانهاش با شهرام جزایری از دهه هفتاد مورد توجه قرار گرفت و پیش از آنکه شهرام در بار عدس قصد فرار از کشور را داشته باشد، تصویر کلهپاچه خوردن آنها در یک طباخی حاشیهساز شد. البته او در سال 97 نیز حاشیههایی داشت وقتی برخی اعضای خانوادهاش را به عنوان خبرنگار معرفی کرد و برایشان از شهرداری تهران طرح ترافیک گرفت! طبق گزارش سال 98 وزارت ارشاد تا پایان آبانماه 569 میلیون و 200 هزار تومان یارانه دولتی به روزنامه اعتماد تعلق گرفته است تا این روزنامه در ردیف سوم بیشترین یارانههای دولتی قرار گیرد. حضرتی اما فقط از طریق روزنامه اعتماد یارانه دولتی دریافت نمیکند. او و خانوادهاش با راهاندازی «مؤسسه رسانهنگاران خوب اندیش» روزنامه دیگری به نام «تعادل» در حوزه اقتصاد دارند که برای آن نیز 381 میلیون و 700 هزار تومان یارانه از وزارت ارشاد گرفتهاند. با این حساب الیاس حضرتی مجموعا توانسته 950 میلیون و 900 هزار تومان از دولت یارانه بگیرد تا نشان دهد شاید در رستورانداری زیاد خبره نباشد اما در جلب حمایتهای دولتی چیره دست است. روزنامه اعتماد اما در سالهای اخیر یک تیتر فوقالعاده داشت: «صبح بدون تحریم». این تیتری بود که بر صفحه اول این روزنامه در 27 تیر 1394 نشست. البته پس از گذشت بیش از 4 سال هنوز به چنین صبحی نرسیدهایم و روزنامه اعتماد نیز از آن روز به بعد بیشتر ترجیح داد درباره تحریمهای جدید اعمال شده توسط آمریکا چیزی ننویسد و یا دستکم به صفحه اول خود نیاورد. در آشوبهای آبان 98 اغتشاشگران را «مردم» خواند و خواستار تعیین مکانی برای اعتراض آنها شد. پس از شهادت سردار سلیمانی نیز، «اعتماد» انتقام موشکی ایران از آمریکا را به صورت خبری کوچک در گوشه صفحه اول خود کار کرد اما تصویر هواپیمای اوکراینی در این روزنامه تبدیل به عکس و تیتر یک شد و در ادامه با پوشش دادن چند اغتشاش محدود خیابانی خواستار عذرخواهی و استعفای مسئولان شد تا شیرینی شکست هیمنه آمریکا توسط سپاه را از کامها بزداید و نشان دهد «اعتماد» در روزهای سخت، روزنامه «غیر قابل اعتماد» برای جمهوری اسلامی است. آنها حتی در فضاسازی منفی برای انتخابات اسفندماه نیز دستی بر آتش داشتند و این رویداد ملی را «انتخابات درون حزبی» خواندند.
شرق؛ بوگیری برای غرب
مسلماً این یکی از طنزهای تلخ تاریخ مطبوعات کشور باقی خواهد ماند که غربپرستترین روزنامه ایران نام «شرق» را برای خود انتخاب کرده است! «شرق» با 546 میلیون و 200 هزار تومان چهارمین روزنامهای است که بیشترین یارانه را از دولت تدبیر و امید دریافت کرده است. روزنامهای که سردبیر سابقش گفتوگویی اختصاصی با نشریه سازمان منافقین داشت و برخی دبیرانش با نام مستعار برای بیبیسی فارسی گزارش تهیه میکردند. وقتی معاهده برجام امضا شد «شرق» از تیتر «پیروزی بدون جنگ» استفاده کرد؛ عبارتی رئیسجمهور وقت آمریکا در جنگ سرد برای توصیف شکست شوروی از آن استفاده کرده بود! این روزنامه همسو با دولت، به اغراقهای غیرواقعی از برجام پرداخت تا جایی مدیرمسئول آن اعتراف کرد: «این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بَزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.» شرق اما این روزها بیش از همه چیز با تیتر بامزه «امضای کری تضمین است» خودش را در ذهن مخاطبان نشانده است. تضمینی که هیچگاه عملی نشد؛ نه تنها سفر دانشجویان و مسافران ایرانی به امریکا محدود و ممنوع شد که ایالات متحده با پاره کردن برجام تحریمهای جدیدی نیز اعمال کرد اما «شرق» ترجیح داد این اقدامات را نادیده بگیرد؛ در حالی که اتحادیه اروپا ایران را تحریم میکرد «شرق» برایمان از راهاندازی کانال مالی spv توسط اروپا میگفت. از این منظر، این روزنامه مانند بوگیری عمل میکرد که از بوی خیانت و عهدشکنی غرب، رایحهای قابل تحمل میساخت. شرق البته شاهكارهاي ديگري هم داشته است مثلا يك بار عامل بمباران شيميايي حلبچه را تلويحا سپاه پاسداران خواند چون نيروهايش در اين روستا مستقر شده بودند! و يا گزارش دروغي كه درباره وامهاي ميلياردي يك مؤسسه مالي اعتباري به دو مجري رسانه ملي منتشر كرد. آنها براي اين گزارش در دادگاه مطبوعات محكوم شدند و شرق ضمن عذرخواهي، ادعاهاي خود را تكذيب كرد؛ نويسنده دروغ پرداز اين گزارش نيز بعدها سر از تجمعات غيرقانوني درآورد و بازداشت شد!
در روزهای پر حماسه سال 98 «شرق» بیشتر حماسهکُش بوده است، مانند مگسی که روی زخم مینشیند، اغلب خوراك رسانهاي خود را از درد و آلام ملت فراهم كرده است. «شرق» همدلی و بسیج همگانی مردم در مقابله با سیل و کمک به هموطنانشان در آغازین روزهای سال 98 را ندید و بیشتر ترجیح داد تا به ماجرای «دکل گمشده» و «فسادهای اقتصادی» بپردازد. آنها در پایان سال 98 هم همبستگی گروههای مردم در روزهای سخت کرونایی را ندیدند و از لزوم قرنطینه و اختیارات محدود رئیسجمهور در روزهای بحرانی گفتند. «شرق» حتی در روزهای آخر سال هم دست از سر هواپیمای اوکراینی برنداشت و 23 اسفند برای «هفتمین بار» در دو ماه پاياني سال(تقريبا هفتهاي يك بار) تیتر-عکس یک خود را به این واقعه اختصاص داد تا اختلاف معناداری میان نحوه پوشش حادثه تلخ سرنگوني هواپيما با تك گزارشهاي حماسه تشییع حاج قاسم و انتقام سخت سپاه در این روزنامه حس شود.
واقعیت اگرچه تلخ است اما بیشترین حمایت دولتی در سال 98 از رسانههای مکتوبی به عمل آمد که کمترین تعهد را نسبت به حفظ منافع ملی داشتند. آنها با خودتحقیری، سیاهنمایی و نادیده گرفتن رویدادهای حماسی ملت ایران به یأس و ناامیدی در فضای جامعه دامن زدند؛ دست در جیب ملت داشتند و علیه منافع ملت فضاسازی میکردند.
یارانهخوارترین روزنامه کشور در سال 1398 طبق گزارش وزارت ارشاد، روزنامه «دنیای اقتصاد» است. این روزنامه در 8 ماه نخست سال 98 مبلغ 768 میلیون و 400 هزار تومان از دولت دوازدهم دریافت کرده است. «دنیای اقتصاد» البته تنها یکی از رسانههای مکتوب شرکت «دنیای اقتصاد تابان» است. شرکتی که مسئولانش از پستهای رده بالای دولتی هم برخوردار بودهاند. روزنامه انگلیسی «فایننشال تریبون» و هفتهنامه «تجارت فردا» هم متعلق به همین شرکت است. فقط کافی است تا نگاهی به شورای سیاستگذاری هفتهنامه «تجارت فردا» بیندازید تا متوجه ارتباط عمیق این شرکت با مسئولان دولتی سابق و حاضر شوید؛ افرادی مثل «عباس آخوندی»، «محمد نهاوندیان»، «مسعود نیلی»، «مسعود کرباسیان» و ... مسلماً در وزندهی به این شرکت برای جلب حمایتهای بیشتر دولتی بیتأثیر نبودهاند. این شرکت توانسته برای روزنامه «فایننشال تریبون» 206 میلیون و 160 هزار تومان و برای هفتهنامه «تجارت فردا» 174 میلیون و 97 هزار تومان یارانه دولتی در 8 ماه نخست سال 98 بگیرد تا مجموعا با رقم یک میلیارد و 148 میلیون و 657 هزار تومان پس از «گروه خبر» دومین شرکت رسانهای در بهرهمندی از الطاف یارانهای دولت تدبیر و امید باشد. اینکه این لطف قابل توجه دولت همسو با سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران هزینه شده است یا خیر سؤالی است که به سختی میتوان پاسخ مثبت برایش پیدا کرد. شاید مخاطبان عام روزنامه «دنیای اقتصاد» را با ذوقزدگیاش برای قرارداد خرید هواپیماهای ایرباس و بویینگ بشناسند؛ قراردادی که از 180 هواپیمایش تنها دو فروند ایرباس مرجوعی به ایران رسید. اگرچه «فایننشال تریبون» برای رصد محتوایی چندان در دسترس ما نیست اما دست کم میدانیم که «تجارت فردا» ویژهنامههای متعددی در جهت تطهیر سیاستهای صنعتی و اقتصادی رژیم پهلوی و تطهیر چهرههای دستاندرکاران آن کار کرده است. کافی است نگاهی به طرح جلدهای مختلف این نشریه با عکس تمام صفحه «رضا نیازمند» بیندازید؛ کسی که از کارگزاران رژیم پهلوی دوم بود و در تمجید و تجلیل از رضا پهلوی دو جلد کتاب با نام «رضا شاه» نوشت و او را چهرهای ضدآمریکا و انگلیس تصویر کرد. یا میتوانید به ویژهنامههایی که این نشریه برای «علینقی عالیخانی» منتشر کرد مراجعه کنید که چگونه یک عنصر بدنام ساواکی را که کشت و صنعت ایران را با خاک یکسان کرد، ناجی اقتصاد و صنعت ایران معرفی میکند. در روایتهای این نشریه اقتصادی معمولا نگاه مهربانانهای نسبت به انگلستان وجود دارد و این کشور از مداخلات در امور ایران تبرئه میشود!
دولتِ دوست
اینکه یک مقام دولتی علاقه خاصی به یک روزنامه منطقهای داشته باشد و حمایتهای بیدریغ دولتی را روانه آن کند در اولین روزهای دولت تدبیر امید در سال 92 تبدیل به خبر رسانهها شد. حسین انتظامی، معاونت مطبوعاتی وقت وزیر ارشاد بیش از 600 میلیون تومان یارانه به روزنامه «خبر جنوب» و بیش از 400 میلیون تومان یارانه به روزنامه «خبر ورزشی» اختصاص داده بود. با این کار او چیزی در حدود یک پنجم یارانههای مطبوعاتی کل کشور را تنها به دو روزنامه پرداخت کرده بود. آن هم روزنامهای مانند «خبر جنوب» که روزنامهای سراسری نبود و تنها در سه استان کشور توزیع میشد. قسمت جالب ماجرا اما شراکت حسین انتظامی با غلامحسین واحدیپور تبریزی در مؤسسه «مکتب خبر ایرانیان» بود. مؤسسهای که مالکیت روزنامه «خبر جنوب»؛ «خبر ورزشی»؛ «توریسم»؛ «خبر» و خبرگزاری «خبرآنلاین» را بر عهده داشت و نشان میداد علاقه آقای معاون به این مجموعه چندان بیدلیل نیست. بعدها خبرگزاری «خبرآنلاین» در قامت روابط عمومی دولت یازدهم و دوازهم ظاهر شد؛ حتی علاقه دوطرفه میان دولت تدبیر و «گروه خبر» به جایی رسید که علیرضا معزی از «خبرآنلاین» به معاونت ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور رفت. این علاقه دولتی به مجموعه «گروه خبر» با مدیریت غلامحسین واحدیپور تاکنون به شکلی مستمر ادامه پیدا کرده است. طبق گزارش اخیر وزارت ارشاد در هشت ماه نخست سال 98 روزنامه «خبر جنوب» 589 میلیون و 900 هزار تومان؛ «خبر ورزشی» 440 میلیون و 500 هزار تومان و «توریسم» 183 میلیون و 500 هزار تومان و مجموعا(به استثنای خبرآنلاین) یک میلیارد و 213 میلیون و 900 هزار تومان یارانه از دولت گرفتهاند. بر این اساس روزنامه «خبر جنوب» را میتوان در رده دوم یارانهخوارترین روزنامههای کشور جای داد. در این ردهبندی البته «گروه خبر» با بیش از یک میلیارد یارانه رتبه اول را دارد. «خبر جنوب» در عرصه مطبوعات با رؤیای ریاستجمهوری هیلاری کلینتون شناخته میشود. این روزنامه 19 آبان 1395 با تیتر «کلینتون اولین رئیسجمهور زن آمریکا شد» روی دکه آمد که نشان از شوق غیرقابل وصف مدیران این رسانه به هیلاری کلینتون داشت؛ این در حالی بود که برخلاف پیشبینیها دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شده بود. گاف روزنامه محبوب معاونت مطبوعاتی دولت یازدهم به اندازهای بود که مورد توجه نشریه آبزرور قرار گرفت و این نشریه با تمسخر تیتر زد: «کلینتون ترامپ را شکست داد؛ البته در یک روزنامه ایرانی!» خبرگزاری «خبرآنلاین» دیگر رسانه مجموعه «گروه خبر» نیز با 214 میلیون و 700 هزار تومان همتراز با خبرگزاری ایلنا بیشترین یارانه دولتی را در 8 ماه نخست سال 98 در میان خبرگزاریها گرفته است. خبرگزاریای که آگاهانه یا ناآگاهانه با دروغپراکنی بارها منافع ملی را قربانی بازیهای سیاسی خود کرده است. از شایعهسازی درباره زائران عراقی در ایران که تخریب رابطه دو کشور را به همراه داشت گرفته تا انتشار خبر کذب درباره فوت مرحوم سحر خدایاری ملقب به دختر آبی. آنها در آخرین نمونه با کپی-پیست کردن خبر یورونیوز از عنوان «کشته» برای سردار سلیمانی استفاده کردند و مدیرمسئول آن تحت پیگرد قضایی قرار گرفت. روزهایی نه چندان دور «خبرآنلاین» نهادها و رسانههای وابسته به دولت را با کنایه «نفتی» خطاب میکرد و از عدم وابستگی خود به پول نفت میگفت. روزگار حالا چرخیده و مدیران «خبرآنلاین» و «گروه خبر» هر کدام در دولت پست و سمتی برای خود دست و پا کردهاند. این روزها مؤسسه «مکتب خبر ایرانیان» و رسانههای وابسته به آن نفتیترین نهادهای فرهنگی ایران هستند.
کلهپاچه با شهرام جزایری به خرج دولت
روزنامه اعتماد را معمولا به صاحب امتیازش میشناسند. الیاس حضرتی نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی که در انتخابات دوره یازدهم مجلس رد صلاحیت شد؛ پیشتر به دلیل ارتباط صمیمانهاش با شهرام جزایری از دهه هفتاد مورد توجه قرار گرفت و پیش از آنکه شهرام در بار عدس قصد فرار از کشور را داشته باشد، تصویر کلهپاچه خوردن آنها در یک طباخی حاشیهساز شد. البته او در سال 97 نیز حاشیههایی داشت وقتی برخی اعضای خانوادهاش را به عنوان خبرنگار معرفی کرد و برایشان از شهرداری تهران طرح ترافیک گرفت! طبق گزارش سال 98 وزارت ارشاد تا پایان آبانماه 569 میلیون و 200 هزار تومان یارانه دولتی به روزنامه اعتماد تعلق گرفته است تا این روزنامه در ردیف سوم بیشترین یارانههای دولتی قرار گیرد. حضرتی اما فقط از طریق روزنامه اعتماد یارانه دولتی دریافت نمیکند. او و خانوادهاش با راهاندازی «مؤسسه رسانهنگاران خوب اندیش» روزنامه دیگری به نام «تعادل» در حوزه اقتصاد دارند که برای آن نیز 381 میلیون و 700 هزار تومان یارانه از وزارت ارشاد گرفتهاند. با این حساب الیاس حضرتی مجموعا توانسته 950 میلیون و 900 هزار تومان از دولت یارانه بگیرد تا نشان دهد شاید در رستورانداری زیاد خبره نباشد اما در جلب حمایتهای دولتی چیره دست است. روزنامه اعتماد اما در سالهای اخیر یک تیتر فوقالعاده داشت: «صبح بدون تحریم». این تیتری بود که بر صفحه اول این روزنامه در 27 تیر 1394 نشست. البته پس از گذشت بیش از 4 سال هنوز به چنین صبحی نرسیدهایم و روزنامه اعتماد نیز از آن روز به بعد بیشتر ترجیح داد درباره تحریمهای جدید اعمال شده توسط آمریکا چیزی ننویسد و یا دستکم به صفحه اول خود نیاورد. در آشوبهای آبان 98 اغتشاشگران را «مردم» خواند و خواستار تعیین مکانی برای اعتراض آنها شد. پس از شهادت سردار سلیمانی نیز، «اعتماد» انتقام موشکی ایران از آمریکا را به صورت خبری کوچک در گوشه صفحه اول خود کار کرد اما تصویر هواپیمای اوکراینی در این روزنامه تبدیل به عکس و تیتر یک شد و در ادامه با پوشش دادن چند اغتشاش محدود خیابانی خواستار عذرخواهی و استعفای مسئولان شد تا شیرینی شکست هیمنه آمریکا توسط سپاه را از کامها بزداید و نشان دهد «اعتماد» در روزهای سخت، روزنامه «غیر قابل اعتماد» برای جمهوری اسلامی است. آنها حتی در فضاسازی منفی برای انتخابات اسفندماه نیز دستی بر آتش داشتند و این رویداد ملی را «انتخابات درون حزبی» خواندند.
شرق؛ بوگیری برای غرب
مسلماً این یکی از طنزهای تلخ تاریخ مطبوعات کشور باقی خواهد ماند که غربپرستترین روزنامه ایران نام «شرق» را برای خود انتخاب کرده است! «شرق» با 546 میلیون و 200 هزار تومان چهارمین روزنامهای است که بیشترین یارانه را از دولت تدبیر و امید دریافت کرده است. روزنامهای که سردبیر سابقش گفتوگویی اختصاصی با نشریه سازمان منافقین داشت و برخی دبیرانش با نام مستعار برای بیبیسی فارسی گزارش تهیه میکردند. وقتی معاهده برجام امضا شد «شرق» از تیتر «پیروزی بدون جنگ» استفاده کرد؛ عبارتی رئیسجمهور وقت آمریکا در جنگ سرد برای توصیف شکست شوروی از آن استفاده کرده بود! این روزنامه همسو با دولت، به اغراقهای غیرواقعی از برجام پرداخت تا جایی مدیرمسئول آن اعتراف کرد: «این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بَزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.» شرق اما این روزها بیش از همه چیز با تیتر بامزه «امضای کری تضمین است» خودش را در ذهن مخاطبان نشانده است. تضمینی که هیچگاه عملی نشد؛ نه تنها سفر دانشجویان و مسافران ایرانی به امریکا محدود و ممنوع شد که ایالات متحده با پاره کردن برجام تحریمهای جدیدی نیز اعمال کرد اما «شرق» ترجیح داد این اقدامات را نادیده بگیرد؛ در حالی که اتحادیه اروپا ایران را تحریم میکرد «شرق» برایمان از راهاندازی کانال مالی spv توسط اروپا میگفت. از این منظر، این روزنامه مانند بوگیری عمل میکرد که از بوی خیانت و عهدشکنی غرب، رایحهای قابل تحمل میساخت. شرق البته شاهكارهاي ديگري هم داشته است مثلا يك بار عامل بمباران شيميايي حلبچه را تلويحا سپاه پاسداران خواند چون نيروهايش در اين روستا مستقر شده بودند! و يا گزارش دروغي كه درباره وامهاي ميلياردي يك مؤسسه مالي اعتباري به دو مجري رسانه ملي منتشر كرد. آنها براي اين گزارش در دادگاه مطبوعات محكوم شدند و شرق ضمن عذرخواهي، ادعاهاي خود را تكذيب كرد؛ نويسنده دروغ پرداز اين گزارش نيز بعدها سر از تجمعات غيرقانوني درآورد و بازداشت شد!
در روزهای پر حماسه سال 98 «شرق» بیشتر حماسهکُش بوده است، مانند مگسی که روی زخم مینشیند، اغلب خوراك رسانهاي خود را از درد و آلام ملت فراهم كرده است. «شرق» همدلی و بسیج همگانی مردم در مقابله با سیل و کمک به هموطنانشان در آغازین روزهای سال 98 را ندید و بیشتر ترجیح داد تا به ماجرای «دکل گمشده» و «فسادهای اقتصادی» بپردازد. آنها در پایان سال 98 هم همبستگی گروههای مردم در روزهای سخت کرونایی را ندیدند و از لزوم قرنطینه و اختیارات محدود رئیسجمهور در روزهای بحرانی گفتند. «شرق» حتی در روزهای آخر سال هم دست از سر هواپیمای اوکراینی برنداشت و 23 اسفند برای «هفتمین بار» در دو ماه پاياني سال(تقريبا هفتهاي يك بار) تیتر-عکس یک خود را به این واقعه اختصاص داد تا اختلاف معناداری میان نحوه پوشش حادثه تلخ سرنگوني هواپيما با تك گزارشهاي حماسه تشییع حاج قاسم و انتقام سخت سپاه در این روزنامه حس شود.
واقعیت اگرچه تلخ است اما بیشترین حمایت دولتی در سال 98 از رسانههای مکتوبی به عمل آمد که کمترین تعهد را نسبت به حفظ منافع ملی داشتند. آنها با خودتحقیری، سیاهنمایی و نادیده گرفتن رویدادهای حماسی ملت ایران به یأس و ناامیدی در فضای جامعه دامن زدند؛ دست در جیب ملت داشتند و علیه منافع ملت فضاسازی میکردند.